تلاش ها، آثار و شیوه کار سعید مدنی حاکی از سعی وافر او از شناخت مناسب از جامعه ایران می باشد. او نه تنها بر شناخت علمی آسیب های اجتماعی، مانند فقر، اعتیاد و روسپیگری ، تاکید داشته است
شاهنامه لوس و فانتزی نیست، خشم طبیعت و غضب بشری را به عریانی ادای لفظ میکند، حقد و کین و ستیز را در جان شهریار و پهلوان پرده برمیدارد، لطف و صفا و ستواری را نیک مینُمایاند، هنر را و عیب را بیدروغ در یک گزارش میسراید
در آستانه همایش سالانه جامعه شناسان ایرانی، می توان هم صدا با دکتر قانعی راد، ریاست پیشین انجمن جامعه شناسی ایران پرسید: با چه توجیهی می توان یک جرم شناس را به عنوان مجرم به زندان انداخت؟ کسی که حاصل بیست سال تلاشش به حل مسائل اجتماعی ایران کمک بسیاری کرده است
بسیار تاسّفبرانگیز است که بهجای بهرهگیری جامعه از تخصص ارزشمند و دانش اجتماعی کمنظیر سعید مدنی ، وی بیهیچ دلیلی ایزوله و محبوس گردد و این بههیچوجه مطالبه و خواست بزرگی نیست که بخواهیم حبس و حصر غیرعادلانه مدنی و مدنیها هرچه سریعتر خاتمه یابد
دکتر مدنی یک چهرهی علمی محض نیست. ممکن است در هر کدام از پژوهشها تلاش کند با بیطرفی و رویکردی عینی به موضوع بپردازد. اما منظومهای که مجموعهی این پژوهشها میسازند، آشکارا حاکی از یک اراده به تغییر و بهبود شرایط اجتماعی را در دل خود دارد
گرچه ممکن است که ایده " جامعه جنبشی " او ، را مورد بحث و گفتگو قرار داد ، اما نمی توان این امر را نادیده انگاشت که سعی او بر تنظیم و تدوین قاعده و نظم حاکم بر یک سری رفتارهای اجتماعی، امکان پیش بینی واقعیت جامعه ایران را فراهم می سازد
یک همکاری ارگانیک بین، پرونده سازان داخلی ، مهاجر پذیران خارجی، توسعهی آن کشورها و به قهقهرا رفتن ایران وجود دارد، چه کسی مقصر است ؟ کیسینجر یا حاکمان ایران و سایر کشورهای این چنینی؟
از منظر تفکر استراتژیک، شاهد شکلگیری نظامی چندقطبی در منطقه خاورمیانه و خلیج فارس هستم؛ نظامی که در آن ایالات متحده همچنان تأثیرگذارترین بازیگر است، اما با نقشی رو به افول، بهویژه تحت رهبری ترامپ و سیاست «اول آمریکا» و شعار «آمریکا را دوباره بزرگ کنیم». ترامپ با ذهنیت تجاری و تمرکز بر معاملات و سرمایهگذاریها، بهجای تفکر و برنامهریزی استراتژیک، سیاستهایی اتخاذ کرد که در بسیاری از موارد به ضرر متحدان آمریکا تمام شد. از جمله افزایش عوارض گمرکی بر کشورهایی چون کانادا، بریتانیا و اتحادیه اروپا، و همچنین تهدید امنیت متحدان در منطقه، از طریق حمایت از جنگ نابودی اسرائیل یا حتی تلاش برای توافق با ایران در زمینه توقف برنامه هستهای، در ازای امتیازاتی جهت حفظ نفوذ منطقهای خود.
حائری این رویداد را «قتل» خوانده و نوشته است: «این یک مرگ عادی نبود. این یک قتل بود.» وی همچنین مدیریت دوگانه و غیرپاسخگوی زندان قزلحصار را از عوامل اصلی بروز چنین فجایعی دانسته و نسبت به تداوم این وضعیت هشدار داده است