دردسر فيلسوفان در همكاري با اهل سياست هم همين جا شروع ميشود.
البته اين سخن به آن معنا نيست كه سياستمدارها از هيچ فكر و فلسفهاي تبعيت نميكنند. بالاخره سياستمدارها هم مثل باقي آدمها انديشههايي در سر دارند و اين افكار ناچار متاثر از فلسفهها و انديشههاي متفكر يا متفكراني است. اما اين تاثيرپذيري معمولا خيلي پيچيدهتر از آن است كه به نظر ميرسد. يك سياستمدار حرفهاي و كاركشته معمولا ابا دارد كه اذعان كند از يك فيلسوف يا فلسفه مشخص پيروي ميكند و چنان نشان ميدهد كه انگار آنچه ميگويد يا ميكند، كاملا بر آمده از تاملات خودش است.
- 1403/11/24