دردسر فيلسوفان در همكاري با اهل سياست هم همين جا شروع مي‌شود.

البته اين سخن به آن معنا نيست كه سياستمدارها از هيچ فكر و فلسفه‌اي تبعيت نمي‌كنند. بالاخره سياستمدارها هم مثل باقي آدم‌ها انديشه‌هايي در سر دارند و اين افكار ناچار متاثر از فلسفه‌ها و انديشه‌هاي متفكر يا متفكراني است. اما اين تاثيرپذيري معمولا خيلي پيچيده‌تر از آن است كه به نظر مي‌رسد. يك سياستمدار حرفه‌اي و كاركشته معمولا ابا دارد كه اذعان كند از يك فيلسوف يا فلسفه مشخص پيروي مي‌كند و چنان نشان مي‌دهد كه انگار آنچه مي‌گويد يا مي‌كند، كاملا بر آمده از تاملات خودش است. 

 برخی نخشب را متاثر از افکار اراده‌گرایانه لنین‌‌‌‌ می‌‌دانند؟

 در بسیاری از تفاسیر تاریخی درباره نحوه برآمدن جریان‌های مذهبی سیاسی در تاریخ معاصر، نام محمد نخشب به عنوان یکی از پیشگامان این جریان‌ها مطرح بوده است. نظر شما در این باره چیست؟

دوغ و دوشاب

مرحبا و هزار آفرين به دكارت، متفكر فرانسوي. بي‌خود نيست يكي از بزرگ‌ترين فيلسوفان تاريخ است. همان اول كتاب مشهورش «گفتار در روش» آب پاكي را روي دست همه ريخته، با نوشتن اين جمله كه «ميان مردم عقل از هر چيز بهتر تقسيم شده است» با اين توضيح كه «هر كس بهره خود را از آن چنان تمام مي‌داند از عقل بيش از آنكه دارد آرزو نمي‌كند.» (با استفاده از ترجمه محمدعلي فروغي). من نمي‌گويم منظور دكارت قطعا اين بوده كه مي‌فهمم. اصولا در برابر اين شكاك بزرگ تاريخ به اين سادگي از قطعيت حرف زدن كار ساده‌اي نيست، اما احتمالا يكي از انگيزه‌هايش پاسخ به منتقداني است كه به او مي‌گويند: «تو با اين حرف‌ها مي‌خواهي بگويي بيشتر از ما مي‌فهمي يا عقل بيشتري داري؟!» دكارت همان اول كار با نوشتن اين جملات راه اين ايرادگيري‌ها را بسته و فروتنانه مي‌گويد: قبول دارم كه همه مي‌فهمند، اصلا عقل به يكسان توزيع شده و هيچ كس از اين بابت شكايت ندارد، حرف من اين است كه روش به كار بردن آن را خوب نمي‌دانيم.

كتابخانه هخامنشيان؛ معمايي با پيشينه فرهنگي چند هزار ساله

اشاره- فرهنگ تصويري- نوشتاري ايرانيان قدمتي به ‌اندازه حفاري‌هاي باستاني در«جيرفت» كرمان دارد كه گفته‌ مي‌شود حداقل تاريخ را به دو‌، سه‌ هزار سال پيش ‌از دوره‌هاي ‌تاريخي‌ آشور و بابل در بين‌النهرين (عراق) برمي‌گرداند. بنابراين كشف الواح ‌گلي در كتابخانه‌ سلطنتي هخامنشيان در تخت‌جمشيد، بايد از پيشينه ‌‌فرهنگي خيلي ‌‌ژرف‌تري در تاريخ‌ ايران ‌‌باستان برخوردار باشد كه توانسته‌‌ بودند در آن‌ دوره‌ تاريخي چنين كتابخانه ‌ارزشمندي را تاسيس‌كنند. ضمن ‌اينكه يكي ‌از ويژگي‌هاي ‌ايرانيان در هر دوره ‌تاريخي اين ‌‌بوده كه در هر زماني‌ مورد تجاوز اقوام ‌بيگانه قرار مي‌گرفتند و كشور كاملا نابود مي‌شد، در برگشتي‌ دوباره، از نو مدرسه و دانشگاه و كتابخانه‌هاي‌شان را مي‌ساختند و آنها را برپا مي‌كردند. از همين ‌روي، در اين ‌شماره از روزنامه «اعتماد» به ‌بررسي چگونگي كشف الواح گلي كتابخانه سلطنتي داريوش بزرگ مي‌پردازيم كه در سال۱۳۱۲ش. با مشاركت ايران و امريكا انجام شده است.

با ما انسي ديرين دارد منتها در ظرف و مظروفي ديگر.

در ايران نيز مساله گفت‌وگو و جست‌وجوي مساله مشترك و ايجاد فرصت تعامل امري نيست كه بتوان آن را به عصر حاضر اختصاص داد، بلكه اين مهم ريشه‌دارتر و در عين حال گسترده‌تر از آن است كه فقط موضوع امروز باشد . از اين‌رو شايد تقويت و گسترش جامعه مدني با ادبيات كنوني جهان كاراتر و تواناتر باشد . كلمه جامعه مدني تازه وارد به ادبيات اجتماعي و سياسي كشور شد، اما با كمي تامل در مباني فكري فرهنگي و اجتماعي خود مي‌توانيم ريشه‌هاي آن را در جامعه جست‌وجو كنيم . لذا امري غريبه نيست، بلكه با ما انسي ديرين دارد منتها در ظرف و مظروفي ديگر.

سركنگبينِ مديريت

در كنار توسعه زيرساخت‌ها و رشد اقتصادي و دسترسي‌ها و آزادي فرصت‌ها (توسعه چونان آزادي آمارتياسن)، توسعه انساني و اجتماعي نيز مدنظر قرار مي‌گيرد و جدي مي‌شود. اما در كشور ما از آنجايي كه بيشتر امور از بالا به پايين و از بيرون به درون طرح و نازل يا وارد يا آوار! مي‌شوند، دو مفهوم مدرنيته و توسعه نيز در حالتي عجيب و گاه ناقص‌الخلقه نزول‌اجلال كردند.

ساز و برگ ايدئولوژيك قدرت

اساسا ايران‌شناسي با شعب مختلف آن پيش از اينكه به سياست حاكم تبديل شود و به‌‌منزله بخشي از ساز و برگ‌هاي ايدئولوژيك قدرت سياسي مصادره شود، دغدغه فرهنگي پژوهشگراني بود كه در غيابِ ديوان‌سالاري‌هاي پرتزاحمِ دولت، در عُزلت يا در محبس و غُربت، به صورت تك‌نگاري‌هاي منفرد و نسخه‌شناسي‌ها و نسخه‌يابي‌هاي داوطلبانه به آهستگي ساخته شده بود. چنين ايران‌شناسي‌اي نمي‌توانست به «علوم شاهي» فروكاسته شود. كشمكشي ظريف بين اصحاب علوم ايران‌شناختي و تكنولوژي قدرت حاكم جريان داشت كه هيچ‌گاه كاملا فرونشانده نشد. اين كشمكش گاهي جلوه خشونت‌باري هم پيدا مي‌كرد. هرچه ديوان‌سالاري دولت جديد و تكنولوژي زيستي-سياسي حاكم بيشتر تكوين مي‌يافت، سوداي تبديل كردن رشته‌هاي ايران‌شناسي به علوم شاهي نيز بيشتر مي‌شد.

اگر منطق من قرآنی باشد برخی روایات را دور می‌اندازم

ایشان تصریح کردند: مشهور میان علما این است که فقط مسلمانان طاهر و بقیه نجس هستند. این در حالی است که لفظ «نجس» فقط در یک مورد به کار رفته؛ آن هم آیه ۲۸ سوره توبه است که می‌فرماید مشرکین نجس هستند. و در تمام روایات شیعه و سنّی از پیامبر(ص) نیز تنها دو روایت این لغت به کار برده شده و به معنای نجاست معنوی است. حالا کسی جرأت می‌کند بگوید فقه ما باید قرآنی باشد؟! می‌گویند فلانی می‌خواهد دین را خراب کند و از بین ببرد. مشکل الان این است که شریعت فربه شده و انسان می‌بیند نمی‌تواند به آن عمل کند.

چرا لایحه حجاب و عفاف در شرایط کنونی تصویب شد؟

منحرف کردن افکار عمومی
تصویب این لایحه در شرایطی که ایران با بحران‌های اقتصادی عمیقی مانند تورم، بیکاری ، کاهش ارزش پول ملی، فساد سیستماتیک از سویی و انزوا ، محدودیت و تحریم از سوی دیگر روبرو است، می‌تواند ابزاری برای منحرف کردن افکار عمومی از مشکلات اقتصادی و وضعیت خطیر منطقه ای هم باشد..

منشا خشونت از ديد هانا آرنت به مناسبت سالروز درگذشت او

هاناآرنت اين اقبال را در ايران داشته است كه بسياري از كتاب‌هاي او ترجمه و منتشر شده، ولي كمتر كتاب‌هاي او خوانده شده و كمتر از آن انديشه‌هاي او وارد حوزه عمومي شده است. درعوض آنچه در فضاي عمومي به او نسبت داده‌ مي‌شود غالبا مشتي شعار سياسي موافق مشهورات است كه با تبليغات گروه‌هاي سياسي مناسبت دارد. در مقابل، خصيصه تمام نوشته‌هاي او اين است كه در مشهورات سياسي چون و چرا مي‌كند. او در هر بحثي وارد مي‌شود خواننده را با تحليل‌هاي خلاف‌آمد عادتش غافلگير مي‌كند. او كه خصلت سياست دوران ما را دوري از تفكر مي‌داند و مي‌خواهد از «فعاليت كهنه و نامتداول تفكر» در حوزه سياسي و اخلاقي دفاع كند، در ايران با چنين‌تقديري مواجه شده است كه مدافع پيش‌پا افتاده‌ترين و تبليغاتي‌ترين شعارها قلمداد شود و اين عجيب نيست، زيرا سياست ايران نيز چندان علاقه‌اي به فعاليت كهنه تفكر ندارد. ما به مناسبت سالروز درگذشت او در اين يادداشت كوتاه به يكي ازنوشته‌هاي كوتاه ولي مهم او مي‌پردازيم كه بي‌ارتباط با مسائل سياسي جامعه ما نيست.