. آزادی‌های سیاسی و آزادی بیان ابن ملجم

این بدان معناست جماعتی که از علی جز راست نشنیده‌اند ایمان می‌آورند که علی با دشمن قسم خورده خود بیعت کرده و این اولین رسم حاکمیت علی است که حتی در عین آنکه می‌داند روزی ابن ملجم دست به ترور قتل او خواهد زد باز هم بیعت می‌کند و او را در دایره حاکمیت نگاه می‌دارد و به خود اجازه نمی‌دهد کسی را نا امید کند یا قصاص پیش از جرم انجام دهد. پس از این بیعت ابن ملجم به بیعت کنندگان پیوست و در زمره یاران ایشان قرار گرفت.

چرا از نظر وائل حلاق حکومت دینی «ناممکن» است؟

مسأله مناسبات دین و سیاست موضوع بحث ماست که به نظر می‌رسد امروز بخش زیادی از مشکلات مسلمانان نتیجه ابهام‌ها و آسیب‌های این مناسبات است.
طیف‌های گسترده‌ای در ذیل این مناسبات قابل تصور هستند و این طیف‌ها گاهی تا مرز نزاع و درگیری با هم پیش ‌می‌روند. به تعبیر بهتر ما امروز یک واقعیت بیرونی داریم که تفسیری که طیف‌های اسلام گرا از مناسبات دین و سیاست می‌کنند با این واقعیات بیرونی هماهنگی و سازگاری کافی ندارد. منظورم این نیست که این‌ها متفاوت فکر می‌کنند. منظورم این است که این‌ها غالبا غیرواقع‌گرا و نامعطوف به این وضعیت بیرونی فکر می‌کنند.

وطن اهل ايمان

حرم اهل بيت(ع)؛ وطن اهل ايمان
آري حرم اهل‌بيت(ع) وطن اهل ايمان است. فرقي ندارد سني باشي يا شيعه، ايراني باشي يا عراقي يا از ساير ملل. مسلمان باشي يا مسيحي، كافي است اهل ايمان باشي تا آنجا را وطن خود بيابي. چنانكه امسال در حرم اميرالمونين(ع) و سال ‌گذشته در حرم سيدالشهدا(ع)، ديدم افرادي را كه به سبك اهل سنت نماز مي‌خوانند! سُنّي‌هايي كه دل در گروي خاندان پيامبرشان(ص) دارند. آري اينجا وطن آنها هم هست؛ همان وطن اصلي كه شيخ بهايي در تاويل حديث رسول‌الله(ص) «حبّ‌ الوطن من الايمان» مي‌گفت: «اين وطن مصر و عراق و شام نيست / اين وطن جايي است كان را نام نيست».

مروري بر كتاب مباني استيصال

رها هاشمي| براي استيصال دو معني آورده‌اند؛ يكي درماندگي است و ديگري از ريشه‌ كندن. چطور مي‌شود كه اين دو معني در يكجا جمع مي‌شود؟ نزديك‌ترين جوابي كه به ذهن مي‌رسد اين است كه ما هر قدر كه بيشتر در شرايط درماندگي قرار گرفته باشيم، بيشتر براي بركندن و خروج از آن شرايط تلاش و تقلا مي‌كنيم؛ يا اينكه بيشتر از هميشه مترصد فرصتي براي بركندن هستيم؛ و گويي اين بركندن به هر قيمتي مي‌تواند رخ دهد؛ حتي به قيمت زندگي؛ يعني با پذيرش مرگ به جاي زيستن در استيصال يا با پذيرش استيصال هميشگي به عنوان مرگي تدريجي.

اسلامی سازی ضیاءالحق به چه شکلی بوده؟

نقش امثال اقبال لاهوری و ابوالاعلی مودودی و… چه بود؟
ببینید آقای سید ابوالاعلی مودودی با استقلال پاکستان مخالف بود و این روایتی است که معمولاً به حاشیه رانده می‌شود. اینکه بعد از تشکیل کشور پاکستان‌ ایشان به عنوان یک متفکر و یک فلیسوفِ حنفیِ دیوبندی ماتریدی می‌گوید حالا که کشور پاکستان تشکیل شده است باید کشوری اسلامی و مطابق با شریعت  باشد، یک مسأله دیگر است. ما داریم در مورد پیش از تشکیل پاکستان صحبت می‌کنیم. دیوبندی‌هایی که با انگلیسی‌ها می‌جنگیدند، مخالف تشکیل پاکستان بودند. شاه ولی الله دهلوی هم مخالف این مسأله بود. ‌ایشان قائل بر بیرون راندن بریتانیایی‌ها بودند، ولی مخالف تجزیه هند بودند و حتی این‌ها با محمدعلی جناح در بحث استقلال پاکستان همراهی نکردند. در بحث استقلال پاکستان  به جای دیوبندی‌ها کدام جریان آمدند همکاری کردند؟ جریان رقیب‌شان؟

جنبش اصلاح نظام آموزشي و شهامت تدريس

از همان روز كه دارالفنون نماد و مظهر مدرن شدن ايران شد و مدرسه در رقابت با مكتب شد مظهر تجدد، تا به امروز كه از مرگ مدرسه سخن به ميان مي‌آيد بحث توسعه در ايران گره خورده است با مدرسه و دانشگاه و چالش آن با مكتب و حوزه. در اين مسير نقش معلم و استاد همواره مورد توجه بوده و هست. نظام آموزشي به‌طور كلي و نظام آموزش عمومي به‌طور خاص در فراز و فرودهاي تاريخ معاصر ما نقش تعيين كننده‌اي داشته است نقشي كه نظام‌هاي آموزشي همه كشورها داشته‌اند و در مطالعات تطبيقي اين مهم مورد توجه پژوهشگران و صاحب نظران بوده و است. نقش معلم و استاد در اين عرصه هميشه محور توجه بوده، نقشي كه حالا در نقدي كه به نظام‌هاي آموزشي در جهان صورت مي‌گيرد بيش از همه مورد تاكيد است، چرا كه در بستر جنبش‌هاي اصلاح نظام‌هاي آموزشي اين نقش را تعيين كننده   مي‌دانند

چارچوب­ بندی اختلاف و تفسیر

مجموعه «الاسلام واحدا و متعددا» از پروژه‌های مهم فکری است که در انجمن «رابطه العقلانیین العرب» زیر نظر دکتر «عبدالمجید الشرفی» و توسط شاگردان او انتشار یافته  و بازتاب های متعددی نیز داشته است به نحوی که با اعتراض شدید معتقدان به اسلام سنتی و تحسین تعدادی از روشنفکران مواجه شده است.

تأمین اجتماعی مفهومی نوین و مدرن است

چیزی که من به آن رسیدم این است که نمی‌توانیم اجبار در اخذ صدقات واجب را چه از سوی حکومت و چه از سوی فقها از آیات و روایات برداشت کنیم. طبق روایات متعددی که داریم و در کتاب درباره آن‌ها بحث کرده‌ام هم پیغمبر اکرم(ص) و هم امیر مؤمنان(ع) در دوره‌ای که مسئولیت جمع‌آوری این نوع کمک‌ها را داشتند و به نوعی حکومت داشتند وقتی مأموران را برای اخذ زکات واجب می‌فرستادند به آنها سفارش می‌کردند که اگر فردی گفت من زکاتم را پرداخت کرده‌ام حق ندارید آن‌ها را به پرداخت اجبار کنید. این مسئله چالش مهمی ایجاد می‌کند. چالش بعدی بحث جنگ‌های «ردّه» بود که بعد از پیامبر اکرم(ص) با عنوان جنگ با مرتدها شروع شد، در برخی از این جنگ‌ها که حکومت ابوبکر به آن وارد شد صرفاً بحث ارتداد عقیدتی مطرح نبود بلکه بحث اصلی این بود که آنها حاضر نبودند زکات را به حکومت مرکزی وقت پرداخت کنند. چالشی که برای من ایجاد شد این بود که آیا این جنگ‌ها برای اخذ زکات مشروعیت داشت؟ آیا حکومت می‌توانست به زور ولو به قیمت کشته‌شدن افراد از آن‌ها زکات بگیرد؟ جالب است که فقهای اهل سنت و برخی از فقهای شیعه بر این باور هستند که این جنگ‌ها مشروع بوده و حاکم می‌توانست به زور از مردم زکات بگیرد و همین‌که امیر مؤمنان(ع) در آن دوره سکوت کردند، نوعی تأیید بر این قضیه است اما به نظر من اگر واقعاً نظر امیر مؤمنان(ع) بر این اجبار بوده است، پس چرا فقهای شیعه بر لزوم این اجبار در فتاوای خود اجماع نکرده‌اند؟ چراکه به طریق اولی اگر حاکم غیر معصوم بتواند در اخذ زکات اجبار داشته باشد،

نهضت ترجمه  در عصر عباسي

گروه دين و فلسفه: آلنور دناني در مقاله «تاريخ علم و دين در اسلام» دانشنامه علم و دين به بررسي نگرش اين دين به علم و نيز سازوكار فعاليت علمي در تمدن اسلامي پرداخته است. دانشنامه علم و دين مجموعه‌اي عظيم از دانش‌هاي ميان‌رشته‌اي و ميان‌ديني را ارايه مي‌كند و بازتاب يكي از پرشورترين رخدادهاي عصر ماست. مقاله «تاريخ علم و دين در اسلام» به كوشش مسعود سنجراني ترجمه و توسط دين‌آنلاين منتشر شد كه اينك متن كامل آن پيش روي شما است. 

  تکثر  انتظارات در زیست جهان اجتماعی

در سه دهه اخیر با توجه به مجموع تحولات اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، وضعیت دین و دینداری در جامعه ایران با چه تغییرات عمده‌ای مواجه شده است؟ (به لحاظ متغیرهایی چون سبک‌های دینداری، اندیشه‌های دینی جاری در جامعه، نهاد رسمی دین و …)
این در واقع دو سؤال است. یکی  عوامل پیشران اقتصادی،  اجتماعی ، فرهنگی ، سیاسی و تکنولوژیک است. دومی کلان روندهای مربوط به دین باوری ودین ورزی است.  پس ابتدا به پیشرانها وآن گاه به روندها اشاره می کنم.
الف. پیشران ها و عوامل شکل دهنده به آینده
از مجموع مطالعات قبلی ، تحولات و عوامل به  پنج دستۀ۱٫ اجتماع وفرهنگ،  ۲٫ اقتصاد، ۳٫ دانش وفناوری، ۴٫ اجتماع جهانی و ۵٫سرزمین ، سیاست و حکمرانی تقسیم می شوند که بر روندهای دین ودینداری در جامعه ایران مؤثربودند و آینده های آن را نیز شکل خواهند داد: