خلیل حسینی عطار
💢نویسنده و فعال فرهنگی
🔆مشهد شناخت (۵) در روز پنجشنبه ۲۷ دیماه ۱۴۰۳ در مشهد برگزار شد. در این مراسم که به همت و مساعی ارجمند گروه “چهارسو” و با همکاری مکتب بافت، تدارک شده بود از کتاب ” به شکل خلوت خود” شناختنامه دکتر علیاکبر سرجمعی به کوشش: حسین ادیبیان و خلیل حسینی عطار رونمایی شد.
🔆در آیین رونمایی از کتاب یادشده، افزون بر نویسندگان کتاب، دکتر احسان شریعتی مزینانی و مجتبی گیوهچی نیز سخنرانی کردند.
🔆گفتنی است این مراسم در ساعت ۱۸، در خانه دکتر سرجمعی، سناباد ۴۱ فرعی سوم غربی، گل ۴ با حضور کثیری از علاقهمندان برگزار شد.
گزارش سخنرانی دکتر احسان شریعتی و فایل صوتی جلسه یاد شده، در پی میآید:
🔆دکتر سرجمعی با راه و اندیشه کانون نشر حقایق اسلامی در مشهد آغاز کرد. اندیشهای که از همان دهه ۲۰ و پس از اشغال ایران فعال شده بود و از نظر فکری راه سومی بین سنتگرایی و روشنفکری میگشود. روشنفکرانی که به ایدئولوژیهای جدید ــدر رأسشان کمونیسم و مارکسیسمــ گرایش یافته بودند. راهی که یک نوع ملیگرایی و نوزایی اندیشه دینی توامان بود. طرحی که از زمان سیدجمالالدین اسدآبادی تا اقبال لاهوری در کشورهای اسلامی دنبال میشد و در نسل پدربزرگان فکری ما، در مشهد استاد محمدتقی شریعتی و در تهران آیتا… طالقانی و مهندس بازرگان و دکتر سحابی و امثالهم، اجرایی شده بود و در درون نهضت ملیای که بهپا خاسته بود برای ملیشدن صنعت نفت، و نهضت ملی ایران که یک نوع ملیگرایی و دموکراسیخواهی بعد از نسل و انقلاب مشروطه در ایران بود.
این برداشت از دین نشان میداد که دینداری اصیل و ارزشهای اسلامی پشتوانه معنوی و اخلاقی یک نوع وطندوستی و ملیگرایی بهمعنای راستین آن نیز هست. چون میدانم که امروزه باز ــ در واکنش به ایدئولوژی و وضعیت فکری حاکم ــ یک نوع ملیگرایی قومگرایانه نژادی و قومی در کشور ما، در فضای فکری، باب شده است که این نوع ملیگرایی متفاوت است با ملیگرایی مردمی و دموکراتیکی که از زمان مشروطیت و پس از آن که در نهضت ملی تعقیب میشد، ملی گرایی که نمادهایش مصدق و مصلحینی بودند که میخواستند در درون حکومت، اصلاحات اساسی بکنند، و در عین حال دنبال استقلال و آزادی و توسعه کشور هم بودند. بنابراین، این راه سوم در دهه ۲۰ توسط کانون نشر حقایق اسلامی در خراسان بهوجود آمد که الان گفته میشود یکی از شاگردهای اول آن دکتر سرجمعی بوده است.
🔆 خراسان و مشهد همیشه یکی از کانونهای مقاومت بوده،هم مقاومت سیاسی و هم ــاز آن مهمترــ فرهنگی.
از اخباری که از مشهد میرسد، نشان میدهد که این شهر، گاهی خوب نمایندگی نمیشود و این تاحدودی از قصور ما است زیرا ما متشکل نیستیم. ما همواره انتظار داریم که استبداد، استبداد نکند. ارتجاع، ارتجاعی نباشد. خب نمیشود! ما باید خودمان متشکل باشیم و از شهر و ارزشها و تاریخمان دفاع کنیم، تا بتوانیم تجربیاتمان را به نسل بعدی منتقل کنیم. اینکه گاهی میبینیم، برخی از جوانان، هیچ اطلاعی از تاریخ سرزمین خود ندارند، یکی از دلایلش قصور ما است.
معرفی شخصیتی همچون دکتر سرجمعی و راهی که طی کرده است، میتواند جبران مافات باشد. او نمادی از نحوه زیست مومنانه و در خدمت مردم است. این سلوک او در خاطراتی که در همین کتاب آمده، به خوبی منعکس شده است.
من ایشان را به دکتر “ریو” در رمان «طاعون» آلبرکامو تشبیه کردم که مدام با مرگ مبارزه میکند. وی نماد فرهنگ زندگی است، در زمینه و زمانهای که فرهنگ مرگ تبلیغ میشود و کفن کادو میدهند.
🔆او بهعنوان ادامهدهنده راه بزرگانی مانند استاد شریعتی و آقای احمدزاده در مشهد، در همین خانه و همین مکان، کانون فکر و اندیشه و نقد و تفسیر و پرسش را زنده نگاه داشت و ما وظیفه داریم این راه را ادامه بدهیم.
🔆البته با توجه به شرایط جدید، زیرا ما در زمان دیگری و با سرمشقهای فکری دیگری زندگی میکنیم. در روزگار پدربزرگان فکری ما، علم جای دین نشسته بود و حتی میکوشیدند تا ثابت کنند، قرآن با علم تناقضی ندارد. در روزگار دکتر علی شریعتی، دوره انقلابها و ایدئولوژیها بود. اما در دوران ما، همه ایدئولوژیها زیر سؤال رفته، چون نتیجه منفی داده است.
🔆بنابراین، ما در عصر پساها و پایانها هستیم و تمام این کلانروایات به پرسش کشیده شده است. اکنون در این پساها و پایانها که تغییر پارادایم و سرمشق حاصل شده، میخواهیم بعد از زیست در حاکمیت چهل سالهای که خودش یک آزمایش برای کل جهان اسلام بودوحکومتی که آزموده شد، ما دوباره به قرآن برگردیم. با چه روشی؟ با جمعبندی از این شکستها و ناکامیها و با طرح جدیدی که برای سؤالات نو و به ابهامات و بنبستهای جدید پاسخی در خور داشته باشد.
#دکتر_علی_اکبر_سرجمعی
#کانون_نشر_حقایق
#اکنون_شریعتی