فاطمه گوارایی
@iranfardamag
مقدمه:
زمانی که بعد از کسب درجه اجتهاد از مراجع طراز اول زمان خود در حوزه های نجف و قم، جلسات تفسیر قرآنش را در تهران تشکیل داد، مشخص شد که اندیشه و روش اقدام او با جریان غالب سنتی که روحانیت سنتگرا متولی آن بود، تفاوت ماهوی بسیار دارد
آیت الله سید محمود طالقانى از تبار نوانديشان دينى بود كه تجلی شان در عصر جديد از سيدجمال آغاز شده و درادامه به اقبال و در ايران، به مهندس بازرگان می رسید . روحانیت سنتی متهم بود که یکی از مهمترین موانع اصلی توسعه و عقب ماندگی ایران است.
تلاش طالقانى در دهه هاى 20 تا 40 با بهره گرفتن از دانش متفکران زمانه خود معطوف به تبيين و تبليغ رابطه علم و دين و به دنبال آن دين و آزادى و شاید به عبارت بهتر است گفته شود دین و انسان بود . او حامل قرائتی از دین بود که بر جنبه های انسانی ، رحمانی ، آزادی و برابری آن تکیه داشت . بدین سان با جریان روشنفکری دینی زمانه خود پیوند خورد جریان و نحله ای که نقش کلیدی در مهم ترین تحولات سیاسی و فکری دهه 40 و 50 ایفا کرده است. یکی از ویژگی های این جریان پیوند میان اندیشه و عمل بود. اعتقاد به عقیده و عمل بر مبنای عقیده از ممیزه های روشنفکری دینی بشمار می امد پس در راستی اعتقادش به آزادی و مساوات و برداشت انسان گرایانه و ازادیخواهانه اش از دین كتاب تنبيه الامة و تنزيه الملة آيت اللّه نائينى از روشنگران عصر مشروطيت را با مقدمهای از خود ترجمه و منتشرکرد و در آن به تبیین رابطه دين و آزادى و دموكراسى پرداخت . و نیز در راستای اعتقاد به عدل ، قسط و مساوات و نقد مناسبات استثمارگرایانه کتاب مالکیت در اسلام را نگاشت . زیرا طالقانی, عدالت و قسط را از اصول ثابت و تغییرناپذیر دین به شمار می آورد که همچون روح در کالبد احکام آن جریان دارد و احکام حقوقی و پیوندهای اجتماعی و اقتصادیش بر محور آن در چرخش است . از نظر طالقانی اصلِ عدالت از اصول نسبی و دگرگون پذیر نیست که با سلیقه های گوناگون تغییر کند. ولی شکل و قالب اجرای عدالت در نظام های سیاسی و اقتصادی در روزگاران مختلف تفاوت می کند.
اعتقادش به خردورزی و عقلانیت، آزاداندیشی و آزادی خواهی ، عدالت خواهی مردمی، جهانی نگری از سویی و نیز اعتقاد به نقش و جایگاه مقتضیات زمان در تشریع احکام از سوی دیگر از او اصلاح گری ساخته بود که در پی روزآمدکردن دین و قرآن باشد. اعتقاد به توحید در اندیشه طالقانی؛ به آزادی و مساوات در عمل و اقدام منتهی می شد و همین بود که از او عالمی ساخته بود که زمانه خود و نیز مردم و نیاز جامعه اش را درک کرده و به وضعیت انسانی و زمان و مکان آن آگاه و در قبال آن مسئول بود . در یک کلام از آگاهی ایی پیامبرانه ای که علی شریعتی از آن سخن می گفت برخوردار بود.
مسئله زن در بعد از مشروطه
مشروطه با وجود همه ناکامیهایش با فراهم آوردن بستر گفتمانی جدید در ایران و وارد کردن زنان به عرصه اجتماعی سرآغاز جنبش زن ایرانی برای دستیابی به حقوق خویش گردید. در سالهای بعد از جنگ جهانی اول تاسیس انجمنهای مستقل و مدارس دخترانه ونیز چاپ نشریات زنانه به شدت در دستورکار مدافعان تغییر وضعیت زنان قرار گرفت
اصلاحات زمان رضاشاه در باب قوانین ( طلاق ، ازدواج ، آموزش زنان ، ممنوعیت حجاب و …. ) هر چند تغییراتی را در وضعیت زنان پدید آورد اما میدان عمل برای فعالیت های مستقل زنان و زنان مستقل فراهم نبود . پس از جنگ جهانی دوم که آزادی بیان و اجتماعات در ایران به وجود آمده بار دیگرموجب افزایش فعالیت انجمن های زنان گردید . مساوات و حق رای از جمله خواستهای اساسی زنان بود.
هنوز پس از انقلاب مشروطه، قوانین جامعه در حوزه های مربوط به زنان ، ازدواج و نهاد خانواده که منبعث از فقه اسلامی بود همچنان دست نخورده باقی مانده بود. این در حالی بود که زنان در عرصه اجتماعی و اقتصادی و اداری تحرک بیشتری از خود نشان می دادند . سواد و اشتغال زنان را وارد عرصه اجتماع کرده بود ولی جایگاه نابرابر زنان ایرانی مسائل بسیاری را در رابطه با انان پدید آورده بود.
آیت الله طالقاتی از جمله روشنفکران دینی بود که در چنین فضایی از منظر یک عالم نواندیش مذهبی با مسائل زنان مواجهه پیدا کرد و تلاش نمود تا پاسخی متناسب با نیاز زمان برای مسائل آنان داشته باشد. نمي توان از مواجهه طالقاني با زنان سخن گفت بدون آنكه مميزه جريان و نحله ايي که طالقاني به آن وابسته بود، يعني روشنفكري ديني و نوع برخورد آنان به عنوان گفتمان مغلوب ( در برابر گفتمان سنتی ـ فقاهتی ) با مساله زنان سخنی به میان نیاوردیم.
روشنفكري ديني و زن
روشنفكري ديني به عنوان جرياني خاص از تلاقي جريان هاي روشنفكري و دين باوري در فضاي سياسي، اجتماعي و فرهنگي ايران پديد آمد و در مسير و روند حركتي خود داراي دستاوردهاي فكري- اجتماعي خاص خود بوده و هست. اين جريان در تعامل با انديشه هاي مدرن تلاش كرد با تمايز سنت و مدرنيته، با رويكرد اصلاحي به دين و جذب عناصر مثبت مدرنيته و بازسازي آن در مسير مدرنيته انتقادي، دين را در يك وضعيت مدرن در صحنه نگه دارد. برخي از مميزه هاي برجسته اين جريان فكري- سياسي عبارتند از:
– اعتقاد به مذهب به عنوان راهي براي تعالي انسان در تاريخ و جامعه
– تعامل دين و هم كنشي با علم و مدرنيته
– واكنش به مسائل سياسي- اجتماعي جامعه در چارچوب زمان و مكان به مثابه يك وظيفه و تكليف
– درآميختگي اخلاق با سياست در كردارها و رفتارها و نشان دادن الگوهاي واقعي از سياستمداران اخلاق مدار
– گشودن مفهوم جديدي از سياست در سپهر عمومي – و اعتقاد به انسان به عنوان منشا تحولات تاريخ، جامعه و نيز هستي و اعتقاد به برابري انساني فارغ از هرگونه تمايز قومي، مذهبي، جنسیتي، نژادي و…
اين جريان فكري و سياسي بعد از سيدجمال و اقبال در ايران با چهره هايي چون دكتر يدالله سحابي، مهندس مهدي بازرگان، آيت الله سيدمحمود طالقاني و سپس دكتر علي شريعتي نمود مي يابد. دكتر يدالله سحابي در كتاب فلسفه خلقت انسان: مساله تكامل انسان، آزادي انسان و هم ذات و هم سرشت دانستن زن و مرد در آفرينش را مطرح مي سازد و مهندس مهدي بازرگان با طرح مقوله ثبات و تغيير در دين، هر مقوله يي را كه با بشر و مخلوق ارتباط مي يابد داراي قابليت تكميل، تكامل و تغيير مي داند. او با اعتقاد به بهره گرفتن از علوم عصر در فهم دين، دين را تنها در انحصار قامت و قالب فقه ندانسته و با طرح رشد سرطاني فقه به بازخواني توحيد بر محور آزادي انسان و انعكاس آن در تمام اراء و احکامش می پردازد. بازرگان با راه دانستن مذهب و نه هدف و تنوع اديان و شرايع و اعتقاد به اختيار و آزادي انسان، آزادي را به عنوان ترجمان توحيد اجتماعي مطرح مي سازد.
طالقاني و زن
در نگرش طالقاني به زنان ردپاي تفكر مترقي، مثبت و سازنده را به وضوح مي توان مشاهده كرد.
داستان آفرينش
طالقاني به عنوان یک مجتهد طراز اول در داستان آفرينش برخلاف تفكرسنتی كه زن را عامل فریب و در نهایت سقوط آدم از بهشت مي شمارد، نه تنها نگاه منفی برای حوا قائل نیست که برعکس حوا را به عنوان تمثیلی از ” عشق ” به واسطه تلاش در باز كردن نگاه به راز جاودانگي و ادامه كار هستي عنصري كاملامثبت و موثر در پروسه خلقت و حتی کامل کننده آن مي داند.
“آدم سربلندرا با آن عقل وفطرت مجذوب به حق وجمال عالم وتجلی ملکوت ،تنهاوسوسه شیطان ،نمی توانست اورابه جهت واپسین متوجه کند و خاطرش رامعطوف گرداند مگر با نفوذ در روح حساس زن وتهییج عواطف او،اندیشه تأمین بقاء ونگرانی مبهم وجستجوی ازعلت نهی رانخست درفکرزن برانگیخت،آنگاه باهم عطف توجه آدم را جلب نمودند تا محیط اطمینان وآسایش رابرهم زدند و وضع رادگرگون کردند” /1
احكام
▪️آزادی در انتخاب همسر
” آیات آزادی بخش قرآن زنان را برای شوهر نمودن و انتخاب شوهر ، به شرط بلوغ و رشد و تشخیص مصلحت و مسئولیت آزاد گرداند. ” /2
▪️برخورداری از حق طلاق و ازدواج
آیت الله طالقانی احكام ازدواج و طلاق را در پيش از اسلام، محروميت زن از انتخاب همسر، طلاق هاي بي قيد و شرط يا محروميت زنان براي مدت محدود يا نامحدود از حق زناشويي (قانون ايلاء و ظهار) را در عصر ظهور اسلام عليه زنان دانسته و از رسوم و عادات عصر جاهلي. ” از رسوم و عادات ستمگرانه عرب نسبت به حقوق زن ، بیش از طلاقهای بی قید و شرط ، ایلاء و ظهار بوده با سوگندی با گفتن: علی کظهر امی = تو بر من چون پشت مادرم می باشی ، زن را برای مدتی محدود از حق زناشویی و دیگر حقوق محروم می داشتند ” /3
از نظر طالقانی احکام اسلام در جهت محفوظ شدن حقوق و منافع زنان ارائه شده است به عنوان مثال در سوره بقره و طلاق تلاش شده تا تمهیدی اندیشیده شود و ینیان سنتی احکام ایلاء و ظهار در هم ریخته شود و آن فرصت و درنگ 4 ماهه ای است که بعد از طلاق برای زن در نظر گرفته شده تا بر اساس آن اگر سازشی صورت گرفت دوباره بنیان خانواده شکل بگیرد در غیر این صورت مردان نتوانند به مدت نامحدود زنان را در وضعیت تعلیق نگاهدارند بلکه زنان این حق را داشته باشند تا با حفظ حقوق انسانی شان از مردان جدا شوند.
او در اجتهادي پويا براي زنان نيز حق برخورداري از ازدواج و طلاق قايل مي شود. از نظر طالقاني وجه آزادي بخش قرآن بر آن است تا در امر ازدواج، زنان به شرط بلوغ و رشد و تشخيص مصلحت و مسووليت در انتخاب همسر داراي آزادي اختيار و انتخاب باشند. “از عادات و روشهای دوران جاهلیت عرب و دیگر ملل این بود که زنان را به مصلحت سران قبیله یا خانواده از شوهر بازمی داشتند و به هر که می خواستند شوهر می دادند و زنان حق در انتخاب شوهر نداشتند “/4
▪️تبادل حق به جای تساوی حقوق
لازم به یادآوری است در دهه 50 بحث تساوی حقوق به مفهومی که در این شرایط از آن استنباط می شود مطرح نبود . قاعدتا بسیاری از واژگان را باید در ظرف زمانی خود مورد توجه قرار داد . با توجه به حساسیت آیت الله طالقانی بر عدل و قسط در آن مقطع زمانی تساوی حقوق زنان و مردان را به شکلی که خود توضیح می دهد مخالف عدالت میان زن و مرد می داند . طالقانی بر مبنای قاعده “ولهن مثل الذی علیهن بالمعروف ” معتقد است برای زنان همه گونه حقی است همان حقی که وجدان بشری نه عادات ورسوم وقوانین منحرف وظالمانه، آن را به رسمیت می شناسد.
طالقانی عدل حقیقی را در تبادل حق و نه تساوی آن می داند زیرا معتقد است تساوی در حقوق با توجه به اختلاف دراستعدادها وساختمان های طبیعی زن و مرد خلاف عدل می باشد.آیامی توان تساوی زن را با مرد در کسب و درآمد و انفاق ، و مردرا با زن درحمل وحضانت و…حق وعدل دانست؟”( /5
اجباری نبودن حجاب
يكى از مهمترين موارد قابل توجه در سیره عملی آیت الله طالقانی برخورد او با مسئله حجاب بود، بعد از پيروزى انقلاب57 در زمانی که بحث اجباری شدن حجاب پیش آمد ، طالقانى ضمن تأكيد و دفاع فكرى و ايدئولوژيك و نیز با طرح پيشينه ملى و بومى بر آن تأكيد ورزيد . برای طالقانی حجاب امرى اعتقادى بود اما با اجباری بودن آن در عرصه اجتماعى نیز مخالف .
در اسفند 1357 و در حالی که تنها یک ماه از پیروزی انقلاب می گذشت آیت الله اشراقی داماد آیت الله خمینی در مصاحبه ای درباره حجاب زنان پیرو اقلیت های دینی در ج.ا.ا گفت: بهتر است آنان به احترام زنان مسلمان رعایت کنند. آیت الله طالقانی طی مصاحبه ای که از صدا و سیمای ایران نیز پخش شد عنوان کردند ” وقتی در اصل دین اجبار نیست نمی توان در فرع اجبار کرد.” این مصاحبه ابتدا از تلویزیون پخش نشد ولی وقتی آیت الله خمینی گفتند « نظر آقای طالقانی نظر من است» پخش شد و روزنامه اطلاعات نیز همان را نقل کرد. /6
روانشاد اعظم طالقانی در رابطه با اعتقاد آیت الله طالقانی نسبت به زنان و تلقی ایشان از حجاب میگوید:
“در اندیشه مرحوم پدر من آنچه جایگاه والایی داشت، انسان بود. بدون توجه به زن یا مرد. من فکر میکنم نقطه کلیدی آرای ایشان درباره زنان در همین نکته است. پدر من جایگاه جنسی نه برای زنان قایل بود و نه برای مردان. او برای زن یا مرد، اگر به عنوان عضو آگاه، فعال و تاثیرگذار جامعه میتوانست ایفای نقش کند، جایگاه ویژهای قایل بود. ”
و در پاسخ یه سوال آیا آیتالله طالقانی شما را به عنوان دخترشان به داشتن حجاب تشویق میکردند؟ می گویند” پدر قویا با اجباری شدن حجاب و توهین به زنان با این وسیله مخالف بود. بینش، تفکر و اعتقادات مرحوم پدر براساس اصل انتخاب و آزادی و اختیار افراد بود. وی معتقد بود، افراد باید آزادانه آنچه را که مربوط به زندگی و اعتقادات است انتخاب کنند.” / 7
تعدد زوجات
اعظم طالقانی:
“شاید در ظاهر پدرم به موضوع زنان نپرداختهاند اما اگر تفسیر او را از سوره نسا بخوانید، میفهمید که به عنوان یک روشنفکر دینی، چه آرایی درباره زنان داشتهاند. هرچند شاید با معیارهای امروز این برداشت برای شما خوشایند نباشد اما پدر در تفسیر آیهای که به تعدد زوجات میپردازد، آن را رد نمیکند اما آن چنان شرایط سختی را برای ازدواج مجدد مردان تعیین میکند که تقریبا امری لامحال به نظر میرسد. تقریبا تمام جلد ششم تفسیر پرتوی از قرآن به موضع زنان پرداخته است. فراموش نکنید که مرحوم پدر متعلق به نحله فکری نواندیشی دینی هستند. در سادهترین تعریف نواندیشان دینی احکام اسلام را در ظرف زمان تفسیر میکنند.”/ 8
طالقاني در عرصه عمل
از طالقاني به جز قايل بودن به آزادي گفتار و رفتار زنان درخانواده، دو نمونه عملي در رابطه با زنان در قبل و بعد از انقلاب مشاهده شده كه در هر بار مراجعه به آن بعد از گذشت ده ها سال شجاعت در اقدام و طراوت در رفتار مشاهده مي شود. نمونه اول اصرار و پافشاري ايشان بر حضور زنان در فعاليت ها و تشكل هاي سياسي عصر خود است. از جمله اصرار بر حضور يك زن در شوراي مركزي نهضت آزادي در قبل از انقلاب و نيز همراهي با حضور دو زن: خانم ها پروانه اسكندري (فروهر) و هما دارابي، در كنگره جبهه ملي در سال 1341 كه با مخالفت برخي علماي حاضر در همان كنگره مواجه شده ولي حمايت آيت الله طالقاني و آيت الله زنجاني راه را بر حضور آنان بازمي كند.
همچنین برخورد ایشان به عنوان یک نواندیش دینی با نحوه زیست دختران خود مصداق بارز اعتقادات مثبت انسانی او به زنان بوده است . دخترانی که در زیست انسانی شان اعم از چگونگی حضور در عرصه ساسی و مبارزاتی ، داشتن یا نداشتن حجاب و … آزاد بودند و هیچ گونه تحمیلی بر آنان وجود نداشت و جالب آن که در میان مجموعه فرزندان آیت الله، این دختران وی بودند که به چهره های شاخص سیاسی ایران تبدیل شدند .
*******
به اين ترتيب طالقاني را مي توان از زمره نسل اول نوانديشان ديني دانست كه با عدم حمايت از پيش فرض هاي مردسالارانه و تفسير نادرست از متون ديني تلاش مي كنند تا قرائت جديدي از دين ارايه داده تا موقعيت مستقل و برابري جنسيتي به رسميت شناخته شود. اين تلاش در نسل دوم روشنفكري ديني و مشخصا علي شريعتي از عمق و صراحت بيشتري برخوردار مي شود.
———————————
*ارائه شده به همایش «طالقانی و زمانه ما»، آبان 1398.
1- پرتوی از قرآن ، ج 1،ص 149
2- پرتوی از قرآن ، جلد 2 ، ص 149
3- پرتوی از قرآن ، ج 2 ، ص 141
4- پرتوی از قرآن ، ج 2، ص 149
5- پرتوی از قرآن ، ج 2 ، ص 144
6- سخنرانی محمد مهدی جعفری دین پژوه و فعال سیاسی جمعه 24 شهریور / آیین سی و نهمین سالگرد درگذشت آیت الله سید محمود طالقانی
7- شرق1390/6/23
8- همان
منبع ایران فردا