ايدئولوژي از آن دست مفاهيم علوم انساني و اجتماعي جديد است

از ايدئولوژي گريز و گزيري نيست

محسن آزموده

ايدئولوژي از آن دست مفاهيم علوم انساني و اجتماعي جديد است كه دهه‌هاست در مكالمات روزمره نيز كاربرد پيدا كرده و آگاهانه يا ناخودآگاه و مثبت و منفي، در نوشتارها و گفتارهاي مختلف مورد استفاده قرار مي‌گيرد. پيروي رواج چشمگير اين مفهوم، آثار مكتوب و شفاهي فراواني اعم از كتاب و مقاله و سخنراني و درسگفتار درباره اين مفهوم و چيستي و خاستگاه آن پديد آمده و در دوره‌هاي مختلف زماني، برداشت‌هاي متفاوتي از آن رايج شده.
قبل از هر چيز براي رفع ابهام و پرهيز از ورود به مباحث درازدامن و بي‌پايان راجع به اين مفهوم و خاستگاه آن و سير تطور معنايي آن و منظور هر يك از متفكران يا جريان‌هاي فكري از آن، بهتر است منظور خود را از آن روشن‌ سازيم. ايدئولوژي در اين نوشتار به معناي موضع يا رويكردي سياسي و اجتماعي است مبتني بر نظام باوري مشخص و خواست‌هايي معين نسبت به انسان و جهان كه در عرصه اجتماع و سياست، منجر به نوع خاصي از رفتار و جهت‌گيري در ميان باورمندان به آن نظام باور مي‌شود. براي مثال ليبراليسم و ناسيوناليسم و ماركسيسم به عنوان سه ايدئولوژي شناخته شده، سه نظام باور متفاوت هستند كه نتايج و آثار متفاوتي در عرصه سياست و اجتماع پديد مي‌آورند.
به اين معنا مي‌توان گفت هر انساني ايدئولوژيك است و هيچ انساني نمي‌تواند مدعي شود كه به هيچ ايدئولوژي پايبند نيست، چراكه به هر حال هر انساني، در عرصه سياست و اجتماع موضع و رويكردي خاص دارد، زيرا متاثر يا باورمند به نظامي از باورها درباره خودش و ساير انسان‌ها و جهان است و متناوب با اين باورها، انتظارات و خواست‌هاي متفاوتي دارد. حتي كسي كه مدعي است هيچ انتظاري از جهان ندارد يا اصلا تمايلي به زندگي در ميان ساير انسان‌ها ندارد، باز هم يك گرايش و رويكرد خاص را اتخاذ كرده كه از مجموعه‌اي از باورها و اميال مشخص نشات گرفته است، خواه اين باورها و اميال براي خودش روشن باشد يا نه و خواه در جهت توجيه اين باورها براي خودش و ديگران تلاشي كرده باشد يا خير.
به عبارت روشن‌تر، به تعبيري كه آمد، همگان ايدئولوژي، يعني يك گرايش و رويكرد خاصي سياسي و اجتماعي دارند، منتها براي بسياري مشخص نيست كه اين گرايش و رويكرد سياسي و اجتماعي بر چه نظام يا نظام‌هايي از باور استوار است يا در قالب ايدئولوژي‌هاي شناخته شده، ذيل چه مقوله‌اي قرار مي‌گيرد. برخي هم تلاش مي‌كنند اين گرايش يا رويكرد سياسي يعني ايدئولوژي خود را پنهان كنند و مدعي‌اند كه «بي‌طرفانه» و «خنثي» و بدون «عينك‌هاي ايدئولوژيك» سخن مي‌گويند و عمل مي‌كنند. در چنين مواردي، ناظران آگاه و تحليلگران با بازنگري دقيق كردار و گفتار كنشگران اجتماعي، به راحتي مي‌توانند نگاه ايدئولوژيك اين افراد را تشخيص دهند، هر چند خودشان مدعي شوند كه به آن ايدئولوژي باور ندارند يا مطابق آن عمل نمي‌كنند و سخن نمي‌گويند.
البته اينكه همگان ايدئولوژي دارند و پس پشت هر رفتار و كرداري يك نوع نگاه ايدئولوژيك خفته به معناي پذيرش دربست آنها نيست. برعكس از آنجا كه ايدئولوژي‌ها بر نظام‌هايي از باور و خواست‌ها و اميال استوارند، با نظر به باورها مي‌توانند درست يا غلط و با نظر به خواست‌ها و اميال، ممكن است معقول يا نامعقول باشند. با اين توضيح، اين انتظار از انديشمندان و روشنفكران و نظريه‌پردازان بجاست كه اولا خودشان به ايدئولوژي خودشان آگاهي داشته باشند، ثانيا در صورت امكان آن را براي ديگران نيز صراحتا اعلام كنند و ثالثا خام‌انديشانه يا فريبكارانه خود را بالاتر از همه ايدئولوژي‌ها تلقي نكنند و مدعي نشوند كه به هيچ‌وجه ايدئولوژيك نيستند و با اين حربه ديدگاه‌هاي ديگران را به جرم موهوم ايدئولوژيك بودن، نفي و طرد نكنند. البته كه صدق و كذب باورهاي هر فرد يا گروهي و معقول و نامعقول بودن خواست‌هاي ايدئولوژيك او را بايد با معيارهاي عقل و منطق و تجربه مورد ارزيابي قرار داد.

مطالب مرتبط

انجمن‌ها با ابراز تأسف و محکو‌م‌کردن تجاوزگران،

زنده‌باد به خودمان! رفتاری که این روزهای بعد از حملات به تهران و شهرهای دیگرمان داشتیم، واقعا بهتر و منطقی‌تر از آنی بود که انتظار داشتیم. رفتاری خردمندانه و مدنی و... . رفتاری صمیمی همراه با مهر و صبوری. زنان و مردان از کوچک و بزرگ، در گرو‌ه‌های مجازی درخشیدند و روحیه پرستاری و محبت خود را در مقابل بلای جنگ و تخریب و خون‌ریزی به همه سرایت دادند.

ثبيت و افزايش اين سرمايه ايجاد شده در گروی تغيير رفتار عمومي حاكميت است

اكنون ما در اين مقطع نيازمند افزايش سريع و جدي قدرت ملي خود هستيم كه بسيار فراتر از بحث جنگ‌افزار و توان نظامي است. مجموعه حاكميت بايد با درايت و تدبيري سريع، رويكردي متفاوت نسبت به جامعه را در پيش بگيرد و از اين مسير امتياز تقويت قدرت ملي را براي مقاطع و مخاطرات احتمالي دريافت كند. خلاصه اينكه ما در اين جنگ هم به واسطه فعاليت‌هاي گسترده خيانتكارانه زنگ خطر ادامه رويكرد عمومي فعلي را شنيديم و هم با رفتار متين عامه مردم پيام ضرورت اعتماد و اطمينان به اين جامعه را دريافت کردیم.

شرایط خطیر، نیازمند تصمیم‌های بزرگ است

شرایط خطیر، نیازمند تصمیم‌های بزرگ است و تصمیم‌های بزرگ نیز نیازمند تغییر پارادایم‌ها و نگرش‌ها. با اعلام آتش‌بس و خاتمه موقت د‌رگیری‌ها، لازم است حرکت در مسیر تغییر نگرش و گفتمان، چه در داخل و در نسبت با افراد و جریان‌های وطن‌دوست و چه در خارج و در نسبت با کشورها و نهادهای بین‌المللی معقول و صلح‌طلب آغاز شود.

مطالب پربازدید

مقاله