انتقاد تشکل رسام "راه سبز ایرانیان مقیم مالزی" از تبلیغات حکومتی نه دی

مردم از افراطی گری خسته اند

تشکل رسام – راه سبز ایرانیان مقیم مالزی در بیانیه ای تاکید  کرد مردم از افراطی گری خسته اند و از تبلیغات حکومتی نه دی انتقاد کرد. 

در بخشی از این بیانیه آمده است:”دیروز نیز همین افراطیون لجام دهان‌های حق‌گو بودند و آنقدر به بهانه‌ی مصلحت پرده پوشی کردند و تهمت و افترا زدند تا کار بدانجا رسید که خود نیز تاب تحمل مسئولیتش را‌ ندارند. آیا جبهه‌ی اصولگرایی تجربه ی هشت سال انحصارطلبی را پیش روی خود ندارد؟ آیا افراطیون پس از به محاق بردن پایگاه اجتماعی اصولگرایان در تهیه و تدارک برچیدن جریان اصولگرایی اند و ابتکار عمل از امثال مطهری ربوده اند؟ آیا هنوز افکار عمومی میتواند به دست و زبان عدالتخواه کسانی از جبهه‌ی اصولگرایی امید داشته باشد؟ صدایی رساتر، متقن‌تر و پسندیده‌تر در بازگشت به قانون در عقب راندن افراطیون‌‌ جبهه‌ی پایداری علیه خواست ملت.”

 متن کامل این بیانیه که نسخه ای از آن به دست سیات ملی-مذهبی رسیده به شرح زیر است:

هنوز مدت کوتاهی از تغییر فضای سیاسی کشور به واسطه مشارکت مردم در تحمیل اراده‌ی خود بر خواست افراطیون نگذشته است که غوغا و هیاهوی اقتدارگرایان از بهارستان هر روز گره‌ای بر پای دولت نو پا می‌زند.آنوقت که صدای مجلسیان باید در اعتراض به قانون گریزی و قانون شکنی بلند میشد سکوت آلوده به مصلحت اندیشی و منفعت طلبی گردی از رخوت و سکوت بر آنان نشانده بود. هشت سال به نظاره نشستند که چگونه پرده های قانون یک به یک پاره و دریده می‌شود. در همه‌ی آن مدت گویی شورای نگهبان سپاهی‌ بی روح از مردگان را روانه‌ی خانه‌ی ملت کرده بود.‌ اما امروز که دولت تدبیر و امید پرده از بی‌تدبیر‌‌‌‌‌‌‌ی‌ها، ویژه خواری‌ها و قانون گریز‌ی‌ها کنار زده و همت به بازگرداندن روح قانون گمارده، خانه‌ی ملت به گلوگاه و گردنه‌ای برای دولت و وزرا تبدیل شده است. درحالیکه مردم با انواع فشارها و بحران‌های اقتصادی دست و پنجه نرم می‌کنند و چشم در گشایش معیشت و جبران عقب ماندگی‌ها و برچیدن بساط دروغ دارند‌، گویی مجلسیان دغدغه‌ای جز سهم خواهی ندارند. هر روز بحرانی می‌سازند و گره‌ای بر گره‌ها می‌زنند. براستی چرا امروز تنها مطهری است که اعتراض خودرانثارافراطیونمی‌کند؟

دیروز نیز همین افراطیون لجام دهان‌های حق‌گو بودند و آنقدر به بهانه‌ی مصلحت پرده پوشی کردند و تهمت و افترا زدند تا کار بدانجا رسید که خود نیز تاب تحمل مسئولیتش را‌ ندارند. آیا جبهه‌ی اصولگرایی تجربه ی هشت سال انحصارطلبی را پیش روی خود ندارد؟ آیا افراطیون پس از به محاق بردن پایگاه اجتماعی اصولگرایان در تهیه و تدارک برچیدن جریان اصولگرایی اند و ابتکار عمل از امثال مطهری ربوده اند؟ آیا هنوز افکار عمومی میتواند به دست و زبان عدالتخواه کسانی از جبهه‌ی اصولگرایی امید داشته باشد؟ صدایی رساتر، متقن‌تر و پسندیده‌تر در بازگشت به قانون در عقب راندن افراطیون‌‌ جبهه‌ی پایداری علیه خواست ملت.

در هشت سال گذشته نهادهای قدرت هر کدام به مصلحتی و منفعتی بخشی از حقیقت را پنهان کردند تا بدانجا که گویی ریشه‌ی سخن حق خشکیده است. در این میان اما فرزند مطهری بار اصولگرایان را یکجا و یک تنه به دوش کشید آنجا که صدایش به دادخواهی بلند شد که چهار سال حبس و حصر بدون محاکمه و دادگاه برای چه؟‌ آنجا که از‌ تعرض دستگاه‌های امنیتی بر حریم خصوصی شهروندان پرده بر داشت و یا از عدم استقلال دستگاه قضا سخن به میان آورد. شگفت آنکه دستگاه قضا علیه او اعلام جرم میکند تا هشداری باشد برای دیگر نمایندگان مجلس شورا. نلسون ماندلا در کتاب خاطرات خود می‌نویسد در رژیم آپارتاید دادگاه تنها جایی بود که سیاه پوستان می‌توانستند دعوی و صدای خود را به دادخواهی به گوش ملت برسانند. امروز اما در ایران اسلامی نیروهای امنیتی نسخه ی قاضی و متهم را یکجا می‌پیچند و دستگاه قضا برخلاف مر قانون اساسی مصونیت نمایندگان ملت را در تحقیق و تفحص و بیان حقایق و دیدگاههای خود نادیده می‌گیرد. دستگاه قضا نه تنها پشتوانه ای برای دادخواهی نیست بلکه مقهور غوغا سالاری اقتدارگرایان شده و دربند شعارزدگی گرفتار آمده است.

گر چه نمایش بی رمق‌ ۹ دی بیش از پیش رنگ بی رنگی به رخسار پریده‌ی افراطیون پاشید، اما گویی هنوز عده ای ندای رای ملت به اعتدال و اصلاح را نشنیده می‌گیرند.‌ با این وجود الحق و الانصاف جبهه‌ی پایداری بخوبی‌ نام جنبش سبز را زنده نگه داشته‌ است.‌ در این مدت بر همگان روشن شد تا چه پایه جنبش سبز موفق بوده و تمام حیات سیاسی آنان را مملو از واهمه نموده است. چه اینکه در صحن مجلس و در جریان تایید صلاحیت وزرا‌ جز نام و نشان جنبش سبز چیزی‌ شنیده نمیشد. اماآیا وقت آن نیست که اصولگرایان ابتکار عمل از اقتدارگرایان باز پس‌ گیرند و دمی به معیشت و گره‌گشایی از کار ملت بپردازند؟ آیا نمی‌بینند که در سالگرد ۹ دی علیرغم حجمه سنگین رسانه‌ای تنها عده ی بسیار قلیلی با آنان همراه شدند و صف مردم بیش از پیش از آنها جداست؟ آیا جبهه‌ی پایداری هنوز بنای ستیز علیه خواست و اراده ی ملت دارد؟ آیا اعتدالیون بنای شکستن سکوت ندارند؟ به نظر میرسد امروز جامعه ی اصولگرایی بجای پرداختن به جنبش سبز‌ نیازمند بازخوانی سخنان حبیب الله عسگر اولادی است که با گلایه و شکوه از بی‌عدالتی تحذیر کرد و اصولگرایان را به تمرکز بر محور مدارا و قانون و منافع ملی بازخواند.‌ آنان نیازمند بیدار کردن وجدان‌های خفته ای هستند که‌‌ اعتراف جواد لاریجانی به سوابق درخشان رهبران جنبش سبز را نادیده گرفته و از فرط تکرار توهم “فتنه” از یاد برده‌اند که این همان مردم کوچه و بازار بوده‌اند که بدنبال رای خود و در سکوت و عظمتی بیاد ماندنی از انقلاب تا آزادی را پیاده پیمودند و با داغ و درفش روبرو شدند.

ما بعنوان بخشی از بدنه ی جنبش سبز حذف هیچ جریان سیاسی را نه مطلوب و نه ممکن میپنداریم‌. هر چند نگاهمان در مسیر توسعه و استقلال ایران از اصولگرایان جداست اما آنان را نماینده و صدای پاره ای از افکار عمومی میدانیم. از دیگر سو میثاق و عهد جنبش سبز نه با گروه‌های سیاسی که با پیگیری مطالبات بر حق جامعه ی مدنی گره خورده است و آنرا مقوم منافع ملی و توسعه ی پایدار ایران عزیز میدانیم‌. در این راه با قامتی سرافراز گر چه شلاق خورده، مجروح و حبس کشیده از پای ننشستیم و خواست و اراده‌ی خود را در انتخابات اخیر بر اقتدارگرایان و هشت سال حاکمیت دروغ تحمیل کردیم. ما با جنبش سبز هر روز زیسته‌ایم و روی در آینده ای روشن تمام همت و آرزوی خود را در اصلاح امور جسته‌ایم نه در کین پراکنی و انتقام‌جویی.

از همین روست که اصولگرایان خیرخواه و معتدل را خطاب قرار می‌دهیم و در مقام یادآوری منافع ملی و مطالبات اساسی ملت با آنان برآمدیم. که در صورت غفلت از این مهم دیری نخواهد بود که پایگاه اجتماعی و حزبی خود را نیز بیش از پیش از دست بدهند. امروز شاهدیم صدای اصولگرایان اصیل و سهیم در انقلاب توسط افراطیون استهاله شده و کماکان فریادهای تهدید‌ و تهمت و افترا بلند است. به نظر میرسد وقت آنست که نیروهای معتدل اصولگرا و تحولخواه ابتکار عمل را بدست گیرند. زیرا هر حرکتی در جهت همدلی گروه‌ها باعث افزایش توان دولت در چانه زنی با قدرت‌های بزرگ و توفیق بیشتر در سیاست خارجی و منافع ملی خواهد بود. از نگاه ما رفع حصر نه تهدیدی برای امنیت ملی بلکه نشانه‌ای از اقتدار‌ دولت و حاکمیت است. امید آنکه دولت بتواند با همکاری سایر قوا این‌ مطالبه‌ی قانونی و بر حق بخش بزرگی از ملت ایران را برآورده سازد و نیروهای اصولگرا و تحولخواه هر دو در بازگشایی فضای سیاسی کشور همت گمارند. چه اینکه تجربه‌ی تلخ اصولگرایان در هشت سال انحصارگرایی به خوبی نشان داد که پافشاری بر اختلافات و‌ شقه کردن جامعه ی رنگارنگ ایرانی به فتنه گر و انحرافی و بی بصیرت و خودی و غیرخودی راه به جایی نبرده و نخواهد برد.

رسام – راه سبز ایرانیان مقیم مالزی

 

مطالب مرتبط

تا روز هفتم جنگ، ۱۶ درصد موشک‌های ایران از سامانه‌های پدافند عبور کردند

اگرچه خسارات وارده به مناطق مسکونی در جریان حملات موشکی ایران، در اسرائيل آزادانه گزارش می‌شود، اما، زمزمه‌هایی در درون این کشور درباره اصابت موشک‌ها به اهداف نظامی شنیده می‌شود

علی خامنه‌ای در سومین پیام تصویری خود ۲۳ بار از واژه ایران و 7 بار از واژه جمهوری اسلامی استفاده کرد

رهبر جمهوری اسلامی پس از چند هفته غیبت در جریان جنگ ایران و اسرائیل، در مراسم عزاداری شب عاشورا در حسینیه بیت رهبری ظاهر شد. او از مداح خواست تا نوحه "ای ایران" را که بر اساس ترانه مشهور محمد نوری ساخته شده، اجرا کند

شاید از نگاه ایران رفع تحریم‌ها انگیزه‌ کافی برای ورود به مذاکره باشد

بنابر ارزیابی‌های اولیه اروپا، اگرچه حملات اولیه آمریکا به تاسیسات فردو، نطنز و اصفهان آسیب‌های جدی وارد کرده، اما نتوانسته است که برنامه هسته‌ای ایران را «کاملا نابود» کند

مطالب پربازدید

مقاله