مجتبی نجفی

زنده باد زندگی؛ به بهانه تصمیم سخت کیانوش سنجری!

ملی مذهبی _ خبر خودکشی « کیانوش سنجری» فعال سیاسی حیرت آور بود. او خواست به تداوم حبس زندانیان سیاسی اعتراض کند. خبر آنقدر شوک آور است که سخت است درباره آن نوشت و من فردی را که خود را به کشتن می‌دهد مذمت نمی‌کنم اما خودکشی را آری. بسیاری از ما وضعیتهایی را تجربه می‌کنیم که افق آینده تیره شده، خودکشی هم می‌تواند اعتراضی باشد به این تیرگی. در این سالها هم در خارج از مرزها و هم داخل بودند کسانی که اعلام کردند خسته ایم و رنجور و در اعتراض به این رنجوری و نظام مستبد سیاسی به حیات تن خود پایان دادند. انسانها ظرفیت های متفاوتی دارند و نمی‌شود جای آنها توصیه کرد اما می‌شود بر اهمیت زندگی و حتی زنده بودن در عصر تاریکی تاکید کرد.

اگر اشتفن تسوایک و همسرش لوت آلتمن که از نازیسم هیتلری به انگلستان و برزیل پناهده شدند، صبر بیشتری داشتند نظاره گر خرد شدن استخوانهای نازیسم بودند. واقعیت این است دیکتاتوری از محو بدن و ذهن ما لذت می‌برد و بودن ما در یک گفتمان همبستگی برای دیکتاتوری آزاردهنده است. پس در روزگاری که افقها تیره شده و فضای امنیتی جنگی چشم انداز آینده را تیره تر می‌کند، اندیشیدن به تاب آوری در بحرانهای چند لایه خود مهم ترین کنش سیاسی است. پیش شرط آن نه دادن امید واهی که پذیرش واقعیت سخت است.

در کوران جنبش زن، زندگی آزادی رسانه های بی مسیولیت آنچنان بر طبل سقوط زودهنگام می‌زدند که گویی قرار است پاسگاه فلان دهکده سقوط کند نه یک نظام سیاسی مجهز به پول نفت و سیستم حامی پروری که بخشی از جامعه را ابزار سرکوب کرده به جای اینکه شهروند آزاد شوند.

پس در این دوران تیرگی با وضعیت جنگی خاورمیانه،تشدید احتمالی تحریمها و متصلب شدن ساختار سیاسی در برابر هر تغییر معنادار، فضا مستعد خودکشی های بیشتری خواهد شد و راه حل مقابله با آن، همبستگی بیشتر شهروندان است چرا که مقابله با افسردگی یا ناامیدی فقط راهکار فردی ندارد بخش مهمی از آن در با هم بودن های جمعی است.

در این تیرگی افق هر جمعی ولو کوچک، حتی با اهداف ساده و کوتاه مدت، خود تداوم امید به زندگی است. زندگی را حتی می‌شود در آوار جنگ جست نه اینکه پس زد. یک لحظه از زندگی هم غنیمت است و استفاده از آن سیلی به صورت دیکتاتوری است. و مبارزه با افسردگی خود مقابله با تمامیت خواهی است چرا نظام‌های تمامیت خواه طبق خوانش آرنتی، می‌خواهند ما بی جا، بی شور، در انزوا و قطعه ای از ماشین سرکوب باشیم پس در این شرایط نفس گیر، از تهدید و تحریم ، تا حبس و اعدام باز هم باید بر مهم ترین ضلع جنبش اخیر تاکید کرد: زندگی. تلاش برای آزادی، وجهی از زندگی است؛ زنده باد زندگی.

هیچ‌چیز مهم‌تر از جان انسان نیست. اگر به خودکشی فکر می‌کنید، برای کمک‌گرفتن با این شماره‌های ویژه تماس بگیرید: در ایران: اورژانس اجتماعی ۱۲۳، صدای مشاور ۱۴۸۰، یا اورژانس روان‌پزشکی تهران ۴۴۵۰۸۲۰۰

مطالب مرتبط

سعید مدنی / زندان دماوند

بی‌تردید تفاوتی ماهوی در دامنه و ابعاد خشونت علیه دانشجویان و دانشگاهیان حامی مردم غزه و طرفدار آتش‌بس در آمریکا با سرکوب دانشجویان در اعتراضات «زن، زندگی، آزادی» ایران در سال ۱۴۰۱ وجود دارد

رضا خندان / زندان تهران بزرگ

به جرئت می توانم بگویم هیچ حکومتی در تاریخ چنین جفایی نسبت به فرزندان کشورش نکرده است. آن ها مرز وحشی گری، سرکوب و خشونت عریان را جابجا کردند. زندانیانی که ساعاتی قبل، آسیب دیدگان را نجات می دادند، حالا خود، هدف حمله ی نظامیان و مقامات شده بودند

ابوالفضل قدیانی و مهدی محمودیان

لحظاتی را از نزدیک دیدیم که نفس کشیدن در میان آتش و دود و انفجار، خود به یک رویا تبدیل شده بود. زمانی که صدای جنگنده‌ها و بمب‌ها همچون کابوسی بی‌پایان بر سر ما فرود می‌آمد، زنده ماندن تنها آرزویی دست‌نیافتنی بود. هر لحظه ممکن بود صدای انفجاری دیگر، جان هر یک از ما را بگیرد

مطالب پربازدید

مقاله