ابوالفضل قدیانی / زندان اوین

از حقارت و توطئه‌گری خامنه‌ای حیرت زده‌ام

ابوالفضل قدیانی، زندانی سیاسی ۷۹ ساله‌ای که به دلیل مخالفت با علی خامنه‌ای در زندان اوین به سر می‌برد با انتشار نامه‌ای به شدت رهبر جمهوری اسلامی را مورد انتقاد قرار داد و اعلام کرد برطرف کردن فساد در ایران تنها با «سقوط علی خامنه‌ای» و «نظام فاسد و مفسد جمهوری اسلامی» ممکن است.

آقای قدیانی در این نامه که روز ۲۴ بهمن ۱۴۰۳ منتشر شده به ابلاغیه تازه دادگاه انقلاب برای وی واکنش نشان داده و نوشته از «رذالت و حقارت و توطئه‌گری بی‌شرمانه علی خامنه‌ای و دستگاه قضایی و نیروهای امنیتی‌اش» حیرت‌زده شده است.

 قدیانی ابلاغیه‌ اخیر دستگاه قضایی جمهوری اسلامی مبنی بر اعطای تخفیف یک چهارم مجازات وی را «سراسر دروغ و توطئه‌گرانه» خوانده و تاکید کرده است هرگز در رابطه با «حکمِ غیرقانونی» خود درخواست واخواهی یا تخفیف مجازات ارائه نکرده است.

این زندانی سیاسی نزدیک به میرحسین موسوی در نامه خود نوشته است: « قریب پانزده سال است چه در زندان چه در بیرون زندان هر زمان که برای من پرونده تشکیل داده‌اند و بعد مرا برای بازپرسی و دادگاه احضار کرده‌اند طی بیانیه‌ای اعلام کرده‌ام طبق اصول مختلف همین قانون اساسی موجود (که باید از بن و بنیاد تغییر کند) دادسراها و دادگاه‌های انقلاب را قانونی نمی‌دانم و آن‌ها را مزدوران دستگاه‌های امنیتی و هر دو را نوکران و فرمانبران علی خامنه‌ای، خودکامه خودپرست ایران می‌دانم.»

ابوالفضل قدیانی خاطرنشان کرد که پس از زندانی‌ شدنش در ۹ مهرماه سال جاری، ماموران امنیتی و قضایی حکومت تاکنون چندین بار از او خواسته‌اند که در رابطه با محکومیت سه سال و نیم زندان خود درخواست واخواهی ارائه دهد و او هربار گفته که «من دادسرا و دادگاه‌های انقلاب را غیرقانونی می‌دانم و اساساً آنان را به رسمیت نمی‌شناسم، بنابراین واخواهی نخواهم کرد.»

این زندانی سیاسی در ادامه نامه خود علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی را به شدت مورد انتقاد قرار داده و نوشته است: « شغل شاغل علی خامنه‌ای توطئه علیه ملت و جعل و دروغ‌پردازی است. علی خامنه‌ای آن قدر بی‌شرم است که در سخنرانی اخیر خود مذاکره با آمریکا را بی‌شرمانه می‌داند اما غارت و چپاول ملّت و به خاک سیاه نشاندن آنان و تحمیل چنان فقر استخوان‌سوزی را به مردم در شرایطی که هرروزه صدها و هزاران نفر در اثر عدم دسترسی به غذا و دارو و درمان و… به کام مرگ کشیده می‌شوند، بی‌شرمانه نمی‌داند.»

آقای قدیانی در پایان نامه خود نوشته است: «علاج این فساد ساختاریِ غیرقابل‌اصلاح در تمامی عرصه‌ها فقط با سقوط علی خامنه‌ای، خودکامه تبه‌کار ایران و نظام فاسد و مفسد جمهوری اسلامی به دست ملت ایران امکان‌پذیر است.»

ابوالفضل قدیانی، فعال سیاسی مخالف رهبر جمهوری اسلامی، که سال‌هاست به انتقاد شدید از رهبر جمهوری اسلامی می‌پردازد، پیش از این نیز به واسطه اظهارنظرهایش بارها زندانی شده است. وی آخرین بار در روز ۹ مهر به اتهام «تبلیغ علیه نظام» بازداشت و به زندان اوین منتقل شد.

متن کامل نامه به شرح زیر است:

روز چهارشنبه هفدهم بهمن ماه ۱۴۰۳ ابلاغیه‌ای از طرف شعبه ۲۸ دادگاه غیرقانونی انقلاب، در بند ۴ زندان اوین به دستم رسید، مبنی بر این که “در تاریخ ۱۴۰۳/۱۱/۱۳ در وقت فوق‌العاده جلسه شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب اسلامی تهران به تصدی امضاکننده ذیل تشکیل است. پرونده کلاسه امر تحت نظر است. دادگاه در خصوص تقاضای محکوم علیه مبنی بر تخفیف مجازات به لحاظ تسلیم به رأی و اسقاط حق تجدیدنظرخواهی در حضور نماینده محترم دادستان با عنایت به محتویات پرونده اتخاذ تصمیم می‌نماید.” بعد هم رأی دادگاه غیرقانونی نوکر و فرمانبر علی خامنه‌ای، مستبد قدرت‌پرست ایران و نیروهای سرکوبگر امنیتی را به میزان یک چهارم تخفیف مجازات اعلام کرده است.

حقیقتاً از این همه ….علی خامنه‌ای و دستگاه قضایی و نیروهای امنیتی‌اش حیرت‌زده شدم. قریب پانزده سال است چه در زندان چه در بیرون زندان هر زمان که برای من پرونده تشکیل داده‌اند و بعد مرا برای بازپرسی و دادگاه احضار کرده‌اند طی بیانیه‌ای اعلام کرده‌ام طبق اصول مختلف همین قانون اساسی موجود (که باید از بن و بنیاد تغییر کند) دادسراها و دادگاه‌های انقلاب را قانونی نمی‌دانم و آن‌ها را مزدوران دستگاه‌های امنیتی و هر دو را نوکران و فرمانبران علی خامنه‌ای، خودکامه خودپرست ایران می‌دانم و صدور هر گونه حکمی را توسط این گونه به اصطلاح دادگاه‌ها جرم دانسته و تأکید کرده‌ام که قاضیان سرسپرده برای خوش‌خدمتیِ خود به مستبد تبه‌کار ایران، هر مدتی که به آنان دستور داده‌اند، آنها میلیاردها برابر آن صادر کنند تا عقده‌هایشان التیام یابد و اکنون هم بر همان سخن تأکید می‌کنم.

روز نهم مهر که دستگیر و به قرنطینه زندان اوین منتقل شدم، یک روز بعد، سه سال و نیم حکم زندان به من ابلاغ شد. ابلاغ‌کننده حکمِ غیرقانونی اصرار داشت چون این حکم، غیابی است تقاضای واخواهی کنم. به او گفتم من دادسرا و دادگاه‌های انقلاب را غیرقانونی می‌دانم و اساساً آنان را به رسمیت نمی‌شناسم، بنابراین واخواهی نخواهم‌کرد. پس از آن که به بند ۴ منتقل شدم دوباره آمدند و اصرار داشتند که شما واخواهی کنید. همان پاسخ قبلی را به آنان دادم و تأکید کردم که هرگز واخواهی نمی‌کنم چون دادگاه، غیرقانونی و نوکر و سرسپرده علی خامنه‌ای است. به این وسیله می‌خواستند با تقاضای واخواهی، دادگاه‌های غیرقانونی را به رسمیت بشناسم که تیرشان به سنگ خورد.

وقتی ابلاغیه سراسر دروغ و توطئه‌گرانه به دستم رسید متوجه شدم که تا چه حد بی‌نوا و حقیر و تهی‌دستند که دست به این جعلیات و دروغ‌پردازی‌ها می‌زنند. البته شغل شاغل علی خامنه‌ای توطئه علیه ملت و جعل و دروغ‌پردازی است. علی خامنه‌ای آن قدر … است که در سخنرانی اخیر خود مذاکره با آمریکا را بی‌شرمانه می‌داند اما غارت و چپاول ملّت و به خاک سیاه نشاندن آنان و تحمیل چنان فقر استخوان‌سوزی را به مردم در شرایطی که هرروزه صدها و هزاران نفر در اثر عدم دسترسی به غذا و دارو و درمان و… به کام مرگ کشیده می‌شوند، بی‌شرمانه نمی‌داند.

طبیعی است که این ویژگی‌های ضداخلاقی وی به دستگاه‌های تحت امرش هم سرایت کند و الگویی شود برای روش‌های ضداخلاقی و ضدانسانی مسئولان نوکرصفت و سرسپرده آن دستگاه‌ها. علاج این فساد ساختاریِ غیرقابل‌اصلاح در تمامی عرصه‌ها فقط با سقوط علی خامنه‌ای، خودکامه تبه‌کار ایران و نظام فاسد و مفسد جمهوری اسلامی به دست ملت ایران امکان‌پذیر است.

مطالب مرتبط

سعید مدنی / زندان دماوند

بی‌تردید تفاوتی ماهوی در دامنه و ابعاد خشونت علیه دانشجویان و دانشگاهیان حامی مردم غزه و طرفدار آتش‌بس در آمریکا با سرکوب دانشجویان در اعتراضات «زن، زندگی، آزادی» ایران در سال ۱۴۰۱ وجود دارد

رضا خندان / زندان تهران بزرگ

به جرئت می توانم بگویم هیچ حکومتی در تاریخ چنین جفایی نسبت به فرزندان کشورش نکرده است. آن ها مرز وحشی گری، سرکوب و خشونت عریان را جابجا کردند. زندانیانی که ساعاتی قبل، آسیب دیدگان را نجات می دادند، حالا خود، هدف حمله ی نظامیان و مقامات شده بودند

ابوالفضل قدیانی و مهدی محمودیان

لحظاتی را از نزدیک دیدیم که نفس کشیدن در میان آتش و دود و انفجار، خود به یک رویا تبدیل شده بود. زمانی که صدای جنگنده‌ها و بمب‌ها همچون کابوسی بی‌پایان بر سر ما فرود می‌آمد، زنده ماندن تنها آرزویی دست‌نیافتنی بود. هر لحظه ممکن بود صدای انفجاری دیگر، جان هر یک از ما را بگیرد

مطالب پربازدید

مقاله