عمرو حمزوی * / مترجم: علی سرداری

جمع بندی 2024 ؛ فرو پاشی امنیت در خاورمیانه

ملی مذهبی _فقدان عدالت در خاورمیانه چیست که با وجود ثروت انسانی و طبیعی فراوان، عمق فرهنگی و تنوع اجتماعی، ما را به نقطه‌ای رسانده که اکنون در آن هستیم؟ چگونه وجدان جهانی، به نمایندگی از سازمان ملل متحد، می‌تواند بپذیرد که دولت اسرائیل از ورود کمک‌های بشردوستانه و پزشکی به فلسطینی‌ها جلوگیری می‌کند، آن‌ها را تا مرز قحطی و ناامنی بهداشتی پیش می‌برد و در عین حال به کشتار سیستماتیک علیه مردم فلسطین دست می‌زند؟ چرا شورای امنیت سازمان ملل متحد، که وظیفه اصلی آن حفظ صلح و امنیت جهانی است، نتوانسته حتی یک قطعنامه الزام‌آور برای توقف این جنایات صادر کند؟

چگونه اکثریت مردم اسرائیل می‌توانند در برابر جنایات دولت خود سکوت کنند یا به بهانه امنیت (ادعایی که بیشتر طفره‌آمیز است)، این حجم از خونریزی، ویرانی و نژادپرستی را تحمل کنند؟ چرا دولت بایدن-هریس در ایالات متحده، علی‌رغم تغییرات سیاسی و بازگشت ترامپ به کاخ سفید در انتخابات 2024، همچنان به ارسال سلاح و مهمات به اسرائیل ادامه داده است؟ نزدیک به پنجاه هزار فلسطینی و هزاران لبنانی جان خود را از دست داده‌اند، و امنیت خاورمیانه به طور مداوم رو به زوال است. این منطقه اکنون به میدان جدیدی برای جنگ‌های فرسایشی تبدیل شده است.

هرچند می‌توان با تحلیل سیاست‌های اقتصادی، اجتماعی و توسعه‌ای کشورهای منطقه و بررسی ائتلاف‌های آن‌ها با قدرت‌های بزرگ، به این سؤالات پاسخ دقیق‌تری داد، اما مهم‌ترین نکته این است که نجات خاورمیانه از وضعیت بحرانی کنونی نه از طریق اقدامات قدرت‌های بزرگ و نه با اراده یک کشور قدرتمند ممکن خواهد بود. تنها راه نجات این منطقه، ایجاد هماهنگی منطقه‌ای میان همه کشورهای تأثیرگذار برای تشکیل یک نظام یکپارچه مبتنی بر امنیت، همکاری و رفاه مشترک است.

هیچ راهی برای نجات خاورمیانه از جنگ‌ها، درگیری‌های مسلحانه و بحران‌های داخلی وجود ندارد مگر از طریق تشکیل نهادی منطقه‌ای برای همکاری امنیتی و اقتصادی که بر اصول صلح، احترام به حاکمیت ملی، حسن هم‌جواری و پرهیز از مداخله در امور داخلی دیگران بنا شود. این نهاد باید تضمین کند که موجودیت دولت‌های ملی تقویت شود، حضور شبه‌نظامیان و گروه‌های غیردولتی حذف شود، و از مسابقات تسلیحاتی و گسترش سلاح‌های کشتار جمعی جلوگیری شود. این نهاد همچنین باید حق تعیین سرنوشت برای مردم فلسطین را به رسمیت بشناسد، امنیت برای اسرائیل و همزیستی مسالمت‌آمیز در سوریه، لبنان، یمن، سودان و لیبی فراهم کند و روابط عادی اقتصادی، تجاری، فرهنگی و دیپلماتیک میان کشورهای منطقه برقرار سازد.

این پیشنهاد، دعوتی برای جدا کردن خاورمیانه از قدرت‌های بزرگ نیست و ائتلاف‌های حیاتی میان برخی کشورهای منطقه و قدرت‌های جهانی را نیز انکار نمی‌کند. بلکه، این فراخوانی است برای ایجاد نقطه شروعی برای بازنگری و اصلاح شرایط موجود. ما به عنوان مردم، دولت‌ها، کشورها و جوامع مدنی، مسئولیت مشترکی در قبال وضعیت خود داریم. باید با بهره‌گیری از همه ظرفیت‌ها و امکانات، از جمله روابط با قدرت‌های بزرگ و جهان خارج، برای غلبه بر اختلافات و بازگرداندن عدالت گمشده تلاش کنیم. تنها از این طریق می‌توان خاورمیانه را از چرخه پایان‌ناپذیر جنگ‌ها، بحران‌ها و رقابت‌های تسلیحاتی که این منطقه را به شدت آسیب‌پذیر کرده، نجات داد.

امروزه در خاورمیانه، گروهی از کشورهای تأثیرگذار وجود دارند که در صورت تمایل می‌توانند نقش مهمی در خاموش کردن آتش بحران‌های منطقه‌ای ایفا کنند. سیاست‌های فعلی این کشورها ترکیبی از دخالت مستقیم در جنگ‌ها و جنگ‌های نیابتی، مانند تنش‌های میان اسرائیل و ایران، و مداخلات غیرمستقیم در درگیری‌های مسلحانه و داخلی در همسایگی دور یا نزدیک آن‌ها است. به‌عنوان مثال، عربستان سعودی با مداخلات نظامی و ابزارهای دیگر در یمن، امارات با مداخلات مشابه در یمن و تا حدی در سودان، ترکیه با مداخلات نظامی و ابزارهای دیگر در سوریه و عراق، و مصر با ابزارهای غیرنظامی در لیبی، سودان و شاخ آفریقا، نمونه‌هایی از این نقش‌آفرینی هستند.

درگیر شدن این کشورها در جنگ‌ها و جنگ‌های نیابتی، همچنین اقدامات منطقه‌ای اسرائیل و ایران، خشونت‌های چندسطحی را در فلسطین، لبنان، سوریه، عراق و یمن تشدید کرده و این دو کشور را از نظر سیاسی و دیپلماتیک از سایر کشورهای تأثیرگذار منطقه دور کرده است. از سوی دیگر، سیاست‌های اخیر عربستان سعودی، امارات، ترکیه و مصر در تلاش برای کاهش مداخلات نظامی و غیرنظامی در مناطق همسایه و تمرکز بر راه‌حل‌های مذاکره‌شده و توافقی است که تهدیدات امنیت ملی این کشورها را کاهش دهد و از اتلاف منابع نظامی، اقتصادی و مالی آن‌ها در درگیری‌ها و بحران‌هایی که هرگز با نیروی نظامی حل نمی‌شوند، جلوگیری کند.

این تغییر رویکرد به‌ویژه در سیاست‌های عربستان و امارات نسبت به یمن، سیاست‌های ترکیه در قبال سوریه و عراق، و سیاست‌های مصر در قبال لیبی، سودان و شاخ آفریقا مشهود است.

با وجود تناقضات در عمل و جهت‌گیری میان این کشورهای تأثیرگذار، خاموش کردن آتش بحران‌های خاورمیانه و جلوگیری از جنگ‌ها، درگیری‌ها و رقابت‌های تسلیحاتی بی‌رویه، مستلزم تلاش مشترک آن‌ها برای تدوین ترتیبات امنیتی و همکاری منطقه‌ای مبتنی بر عدالت و اصول الزام‌آور است.

نهادی منطقه‌ای باید ایجاد شود که عضویت در آن برای همه کشورهای منطقه، از ایران در شرق تا مراکش در غرب، آزاد باشد و ابزارهای لازم برای ارتقای روابط صلح‌آمیز، حسن هم‌جواری و تجارت میان کشورهای عضو را فراهم کند. همچنین، این نهاد باید شرایطی فراهم کند که رقابت قدرت‌های بزرگ و نقش‌های متعدد آن‌ها در منطقه به گونه‌ای با اهداف امنیت و همکاری منطقه‌ای همسو شود و به تقویت صلح و ثبات کمک کند.
——————–
* نویسنده و دانشگاهی اهل مصر
منبع: القدس العربی

مطالب مرتبط

سعید مدنی / زندان دماوند

بی‌تردید تفاوتی ماهوی در دامنه و ابعاد خشونت علیه دانشجویان و دانشگاهیان حامی مردم غزه و طرفدار آتش‌بس در آمریکا با سرکوب دانشجویان در اعتراضات «زن، زندگی، آزادی» ایران در سال ۱۴۰۱ وجود دارد

رضا خندان / زندان تهران بزرگ

به جرئت می توانم بگویم هیچ حکومتی در تاریخ چنین جفایی نسبت به فرزندان کشورش نکرده است. آن ها مرز وحشی گری، سرکوب و خشونت عریان را جابجا کردند. زندانیانی که ساعاتی قبل، آسیب دیدگان را نجات می دادند، حالا خود، هدف حمله ی نظامیان و مقامات شده بودند

ابوالفضل قدیانی و مهدی محمودیان

لحظاتی را از نزدیک دیدیم که نفس کشیدن در میان آتش و دود و انفجار، خود به یک رویا تبدیل شده بود. زمانی که صدای جنگنده‌ها و بمب‌ها همچون کابوسی بی‌پایان بر سر ما فرود می‌آمد، زنده ماندن تنها آرزویی دست‌نیافتنی بود. هر لحظه ممکن بود صدای انفجاری دیگر، جان هر یک از ما را بگیرد

مطالب پربازدید

مقاله