زهرا رهنورد / زندان اختر

این قانون‌نما، دهن‌کجی و عقده‌گشایی علیه جریان دوران‌ساز «زن زندگی آزادی» است

ملی مذهبی _  به نام خدای مهربانی‌ها
قانون‌نمای حجاب و عفاف اقدامی عامدانه در راستای سیاست “تفرقه بیانداز و حکومت کن” و تحقیر ملت سربلند ایران و ایجاد زلزله و شکاف در ارکان دولت- ملت است.

از سوی دیگر، این قانون‌نما، دهن‌کجی و عقده‌گشایی علیه جریان دوران‌ساز “زن زندگی آزادی” است که فصل نوینی به مبارزات مردم علیه دیکتاتوری و آزادی‌خواهی زنان و جوانان ایران افزود؛ در حالی که به دلیل سیاست‌های غلط حاکمان، ناترازی در عرصه‌های اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی با مطالبات عدالت‌خواهانه مردم تشدید می‌شود، بیکاری و فقر و فقدان مسکن و ازدواج و اشتغال و انهدام خانواده قدم به قدم به فلاکت نزدیکتر می‌شود و هزینه‌های عمومی دولت و خانواده‌ها از درآمدها فرسنگها فاصله می‌گیرد؛ حاکمان دست در جیب مردم می‌کنند، آزادی‌ها را به خفقان، نشاط را به سوگواری، کودکان را به مجرم، زنان را به قیمومیت حکومت فرا می‌خوانند و به بیگانه فرصت اهانت به زنان را پیش‌کش می‌کنند.

گویی نمی‌دانند که در جهان پر آشوب و حضور قدرت‌های بزرگ جهانی و تحولات علمی و توسعه کشورهای همجوار، چه غوغایی است. آنچنان سر در گریبان “حجاب و عفاف” کذایی و من درآوردی فرو برده‌اند که خّر و پف خواب‌شان گوش فلک را کَر کرده است. در خوش‌بینانه‌ترین حالت باید بگویم، در بند بند این مصوبه غیر قانونی و غیر انسانی، خشونت علیه زنان و روان‌پریشی اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی پرسه می‌زند.

به حاکمان توصیه می‌کنم به جنگ زنان نروند و به جای ابلاغ و اجرایی شدن قانون‌نمای حجاب و عفاف، به خاطر این همه رنج و دغدغه و فقر و نگرانی که به مردم روا داشته‌اند، از ملت شریف ایران عذرخواهی کنند.

** عنوان نقاشی: به حوا احترام بگذار / از زهرا رهنورد / نقاشی با موبایل

زهرا رهنورد
حصر – ۱۵ آذر ۱۴۰۳

مطالب مرتبط

سعید مدنی / زندان دماوند

بی‌تردید تفاوتی ماهوی در دامنه و ابعاد خشونت علیه دانشجویان و دانشگاهیان حامی مردم غزه و طرفدار آتش‌بس در آمریکا با سرکوب دانشجویان در اعتراضات «زن، زندگی، آزادی» ایران در سال ۱۴۰۱ وجود دارد

رضا خندان / زندان تهران بزرگ

به جرئت می توانم بگویم هیچ حکومتی در تاریخ چنین جفایی نسبت به فرزندان کشورش نکرده است. آن ها مرز وحشی گری، سرکوب و خشونت عریان را جابجا کردند. زندانیانی که ساعاتی قبل، آسیب دیدگان را نجات می دادند، حالا خود، هدف حمله ی نظامیان و مقامات شده بودند

ابوالفضل قدیانی و مهدی محمودیان

لحظاتی را از نزدیک دیدیم که نفس کشیدن در میان آتش و دود و انفجار، خود به یک رویا تبدیل شده بود. زمانی که صدای جنگنده‌ها و بمب‌ها همچون کابوسی بی‌پایان بر سر ما فرود می‌آمد، زنده ماندن تنها آرزویی دست‌نیافتنی بود. هر لحظه ممکن بود صدای انفجاری دیگر، جان هر یک از ما را بگیرد

مطالب پربازدید

مقاله