مادر امیرخسرو دلیر‌ثانی به مراجع تقلید نامه نوشت

واي بر ستمكاران از عذاب دردناك

صدیقه ملوندی مادر امیر خسور دلیرثانی در نامه‌ای  به مراجع تقلید ضمن اعتراض به حبس فرزند خود نسبت به وضعیت فعلی کشور و شمار زیاد زندانیان سیاسی نیز انتقاد کرده است. نامه مادر خسروثانی که فرزندش 27 ماه را دز زندان گذرانده است در حالی منتشر شده است که طبق قانون وی  باید از آزادی مشورط برخوردار شود، اما مسئولان امنیتی و قضایی جمهوری اسلامی نه تنها این قانون را رعایت نمی کنند بلکه به کوچک ترین حقوق بدیهی زندانیان سیاسی از جمله اعطای مرخصی نیز پایبند نیستند. در بخشی از نامه صدیق ملوندی آمده است:«اکنون ماه هاست به رغم تلاشهای همسرش برای گرفتن یک مرخصی چند روزه این حق قانونی از او سلب شده است ، عدم موافقت با مرخصی وی باعث شده که تمام فعالیت هایش در یک شرکت کوچک که چندین سال برایش زحمت کشیده بود و چندین خانواده از آن امرار معاش می کردند ، تقریبا نابود شود! آقایان چنان کرده اند ، که فرزندان در بند ما – که اکثرا دلیل بازداشتشان اعتراض به عدم اجرای صحیح قانون بوده است – به کلی از اجرای قانون در مورد خودشان ناامید شده اند و دیگر حتی فرم مرخصی را هم پر نمی کنند .»
خاطر نشان می شود دلیر ثانی در دفعات مختلف ضمن تاکید بر بی گناهی خود استقامت بر اصول ملی و مذهبی را همواره مورد تاکید قرار داده است. 
متن کامل این نامه به شرح زیر است:

بسم الله الرحمن الرحیم

حضور مراجع عالیقدر

با سلام و احترام

اکنون 27 ماه از بازداشت فرزند من امیر خسرو دلیرثانی می گذرد ؛ به شما که شنونده اید حق می‌دهم که برایتان 27 ماه تنها عدد و رقمی باشد برای شمارش ایام ! تنها تقاضا دارم که وقت کوتاهی را برای خواندن این سطور که با امید به یافتن پاسخی یا راه حلی نگاشته شده است ، اختصاص دهید .

برای من در آغاز ، بازداشت فرزندم باورکردنی نبود ، فکر می‌کردم حتماً اشتباه شده است ؛ نامه نوشتیم ، پیگیر شدیم و به هر مقامی که فکر کردیم شاید با آگاه شدن از موضوع بتواند مانع بی‌عدالتی که زیردستانش روا می‌دارند شود ، مراجعه کردیم تا فردا کسی نگوید که ما ندانستیم و نشنیدیم و زیردستان سرخود کاری کردند که مورد تأیید ما نبود ، اما دریغ و صد افسوس! گویی ما خیلی خوش خیال بودیم و تمام این بی‌عدالتی‌ها و جور و جفاها با تأیید مقامات محترم و متأسفانه تحت بیرق اسلام و با نام دستگاه قضای جمهوری اسلامی صورت می‌گیرد (اگر چه به نظر می‌رسد که مقامات امنیتی و اطلاعاتی هم در صدور این احکام دخیلند!).

حتی گله و شکایت خود را نزد مراجع محترم آوردیم ، اما به جز چند نفری که در این چند وقت از مصائب زندانیان سیاسی و خانواده هایشان بسیار سخن گفته اند ، پاسخی جز سکوت از دیگران نگرفتیم ، لذا بار دیگر شرح آنچه را که بر ما می رود ، با شما در میان می گذاریم ، شاید آنها که نشنیده اند بشنوند و چاره ای جز سکوت بیاندیشند .

آری بیش از دو سال از بازداشت فرزند من امیر می گذرد ؛ برای مادر ، پدر ، همسر ، فرزند و خانواده‌ای که هر روز (بیش از 750 روز) را به انتظار نشسته‌اند و راهی را برای التیام آلامشان و آزادی عزیز بی‌گناه در بندشان جستجو کرده‌اند ، هر روزش معنا دار است ؛ هر روزش طاقت فرسا بوده و هست .

جالب است آقایانی که به راحتی حکم ۴ سال حبس را برای جرمی نامعلوم و ناکرده تنها برای داشتن عقیده‌ای مستقل و تنها به جرم اندیشیدن ، به جوانی نسبت داده‌اند ، ۴ سال برایشان عددی است که از تعداد انگشتان یک دست هم کمتر است! و ادعا می‌کنند که ما زندانی سیاسی و عقیدتی در ایران نداریم و در مجامع حقوق بشری حتی وجود فرزندان ما را انکار می کنند !

گله و شکایت من این است که تنها پسرم امیر را که جوانی مومن ، اهل نماز و روزه ، درستکار ، با وجدان و نوع دوست است ، شبانه در ۱۴ دی ماه ۱۳۸۸ به خانه اش ریخته اند و بعد از بهم ریختن و جستجوی خانه اش ، بازداشت کرده اند ؛ در مملکتی که مسئولین مدام دم از عدالت و آزادی بیان و عقیده می زنند ، آیا فرزند من جز داشتن عقیده‌ای مستقل و دفاع از حقیقت جرمی مرتکب شده است؟

من و همسرم هردو آموزگار بازنشسته ایم که تا این سن هیچ کدام از ما کلانتری و دادگاه و از این دست مسایل را ندیده ایم ؛ ما همان‌گونه که در جهت آموزش و پرورش فرزندان این مرز و بوم تلاش می کردیم ، سعی می کردیم فرزندان خودمان را هم افرادی مفید به جامعه تحویل دهیم ؛ خدا را شکر و سپاس که زحماتمان به ثمر رسید و فرزندانی صالح ، صادق ، پاک ، با ایمان و با وجدان تحویل جامعه داده ایم ، بطوریکه همیشه به فرزندانم می بالیدم و می گفتم اگر همه جوانها مانند فرزندان ما باشند ، مملکت نیاز به نیروی انتظامی ندارد !

آیا باور می کنید که فرزند من که مدت ۱۰ سال در سازمان آب تهران به عنوان یک مهندس متعهد ، خدمت می کرده است و در طرح مطالعاتی چندین و چند پروژه عمرانی که اکنون به بهره برداری رسیده ، شرکت داشته ، حتی از پذیرش یک سکه طلا که بعنوان هدیه از طرف سازمان به او داده اند ، خودداری کرده و پاسخ داده که این متعلق به بیت المال است و این در شرایطی بود که او در شرایط مالی مناسبی نیز قرار نداشت! آیا باور کردنی است که در این زمانه جوانی بر سر سفره ای در یک مهمانی بنشیند و علیرغم وجود چند نوع غذا ، فقط از یک غذا استفاده کند و حتی محض امتحان نیز به سایر غذاها لب نزند؟!

من به جزئیات زندگی فرزند خود آگاهم ؛ در ملاقات هایی که در این مدت با خانواده سایر زندانیان داشته ام به چشم خود دیده ام که مانند فرزند من بسیارند ؛ انسان هایی شریف که فقط به جرم اندیشیدن در حبس اند و اتفاقا از انسان های مومن و معتقد روزگارند ؛ این از سویی خانواده ها را دلگرم می کند که تنها نیستند اما از سویی این سوال را مطرح می کند که کدام دادگاه و کدام قانونی چنین انسان های شریفی را به بند کرده است؟

مراجع محترم،

فرزند من و دوستان او که امروز در زندان جمهوری اسلامی محبوس اند هیچ کدام از جرایمی را که دین مبین اسلام آن‌ها را محکوم کرده و برایشان مجازات تعیین کرده ، مرتکب نشده اند ، فرزند من مسلمانی است که همواره به پیروی از مولایمان علی (ع) ، رفتار کرده و در میان آشنایان جز به نیکی شناخته شده نیست ؛ آیا به حبس محکوم کردن چنین جوانی ، عین بی‌عدالتی و جور نیست؟‌ از شما می‌پرسم آیا رواست که از بی‌گناهی مسلمانی در بند آگاه باشیم و ساکت بنشینیم ؟‌ که پیامبر اکرم فرمود:‌

” من سمع رجلاً ينادي يا للمسلمين فلم يجبه فليس بمسلم”

“هركه بشنود مردي فرياد مي زند اي مسلمانها (و كمك مي طلبد ) و پاسخ ندهد مسلمان نيست”.

تعجب میکنم از جمهوری اسلامی که به جای اینکه به چنین جوانانی یاری دهد تا در راه ساختن ایرانی بهتر گام بردارند ، آن‌ها را بی خانمان کرده است ، البته تعجب من که در ابتدا با ناباوری همراه بود اینک به یقین بدل شده ، که آری متأسفانه چنین است و چنین ظلمی به نام اسلام در جمهوری اسلامی بر جوانان مسلمان روا می شود .

اکنون بیش از دو سال از بازداشت امیر می گذرد ؛ همسر و فرزند پنج ساله‌اش ماه هاست که از خانه خود دورند و مهمان پدر همسرش شده اند ؛ مطابق حکمی که آقایان نوشته‌اند و به آن رنگ اسلامی می زنند ، من و پدرش در این دوران بازنشستگی باید چشم به راه آزادی او باشیم که اگر خدا بخواهد و از فراق او و مشکلاتی که بر سر راهمان می گذارند ، سکته نکنیم ، بجای اینکه فرزندمان در این دوران پیری سری به ما بزند و عصای دست ما باشد ، گاه گداری از شهرستان ، با زحمت فراوان به تهران بیاییم و او را از پشت شیشه ها ملاقات کنیم .

هم اکنون بیش از نیمی از محکومیت او سپری شده و مطابق قانون باید از آزادی مشروط برخوردار شود ؛ نه تنها چنین نشده که از نوروز 89 – یعنی قریب دو سال پیش – حتی امکان مرخصی هم نداشته است ، حدود 9 ماه هم هست که به او اجازه ملاقات حضوری نمی دهند و فرزند خردسالش به شدت از نظر روحی آسیب دیده و مدام بهانه جویی می کند ، تماس تلفنی هم بطور مرتب مقدور نیست ، البته اخیرا ماهی یکبار اجازه تماس تلفنی به ایشان داده می شود که آن هم بسته به خوشایند آقایان همیشگی نیست ؛ آیا این با موازین اسلامی و انسانی سازگاری دارد که مادر و پدر و همسر و فرزندی را حتی از شنیدن صدای عزیز خود محروم کنند ؛ حال آنکه حتی مجرمان خطرناک سایر بند های زندان این حق را دارند که با خانواده خود تماس بگیرند !

اکنون ماه هاست برغم تلاشهای همسرش برای گرفتن یک مرخصی چند روزه این حق قانونی از او سلب شده است ، عدم موافقت با مرخصی وی باعث شده که تمام فعالیت هایش در یک شرکت کوچک که چندین سال برایش زحمت کشیده بود و چندین خانواده از آن امرار معاش می کردند ، تقریبا نابود شود! آقایان چنان کرده اند ، که فرزندان در بند ما – که اکثرا دلیل بازداشتشان اعتراض به عدم اجرای صحیح قانون بوده است – به کلی از اجرای قانون در مورد خودشان ناامید شده اند و دیگر حتی فرم مرخصی را هم پر نمی کنند .

ما تاکنون بارها و بارها شرح شکایت خود را برای مسولان در قالب نامه و ملاقات حضوری گفته ایم ، اما به نظر می رسد که هیچ توجهی به نامه های ما نمی کنند ، انگار آن‌هایی که امروز دست در کار قضاوت دارند عدالت را قربانی منافع شخصی و گروهی خود می‌کنند و آخرت خود را به دنیای خویش فروخته اند. انگار فراموش کرده‌اند که :

“فويل للذين ظلموا من عذاب اليم؛ ”

پس واي بر ستمكاران از عذاب دردناك (انعام، آيه 21)

اینبار شرح شکایت خود را به نزد شما آورده‌ایم تا شاید شما بتوانید گوش شنوایی بیابید و به رویه ای که صلاح می‌دانید این ظلم و جوری که بر ما و بر خانواده‌های بسیاری چون ما می‌رود را به گوش هر کدام از مسولین که صلاح می دانید برسانید تا شاید در رفتار و حکم خود در مورد این زندانیان بی گناه تجدید نظر کنند .

همان‌طور که می‌دانید امروز خانواده‌های بسیاری مستقیم یا غیر مستقیم با این مساله دست به گریبان شده‌اند ؛ مردم جامعه ما از دور یا نزدیک از آنچه بر زندانیان سیاسی چون فرزند من می‌رود آگاهند و رفتار مراجع محترم را نیز که در طول تاریخ در زیر علم مولا علی (ع) از عدالت دفاع کرده و در برابر بیداد ایستاده‌اند ، زیر نظر دارند ؛ نگذارید که رفتار ناعادلانه عده‌ای دین به دنیا فروخته با فرزندان مسلمان و مخلص این سرزمین منجر به این شود که مردم جمهوری اسلامی را متهم به رفتارهای غیر انسانی با منتقدان نمایند و نگذارید که سکوت شما بر این ظلم ، دامان مرجعیت شیعه و اسلام (که اینک شما متولی آن هستید) را نیز به گناه شراکت در این بی‌عدالتی و ستم آلوده کند که حضرت علي(عليه السلام) مي فرمايد:

العامل بالظلم والمعين عليه والراضي به شركاء ثلاثتهم.

آنكه ستم مي كند و آنكه او را كمك مي كند و آنكه به ستم راضي است هر سه شريكند. (وسائل الشيعه، ج12، ص128)

و من الله التوفیق

صدیقه ملوندی، مادر امیر خسرو دلیرثانی

 

مطالب مرتبط

مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا: مذاکرات پایان برنامه هسته‌ای ایران باید آغاز شود

جمهوری اسلامی ایران دسترسی بازرسان آژانس را محدود کرده و هم‌اکنون نیز گروهی از بازرسان آژانس که در ایران هستند، اجازهً ورود به سایت‌های هسته‌ای برای ارزیابی دقیق خسارت ناشی از حملات جنگ ۱۲ روزه را ندارند.

خبرگزاری فرانسه: دو فرانسوی زندانی در ایران به «جاسوسی برای موساد» متهم شده‌اند

جمهوری اسلامی دو شهروند فرانسوی زندانی را به "جاسوسی برای موساد" متهم کرد. سسیل کوهلر و ژاک پاریس به "توطئه برای براندازی نظام" و "فساد فی‌الارض" نیز متهم شده‌اند. این اتهامات می‌تواند مجازات اعدام در پی داشته باشد

تعداد کشته‌شدگان حملات ۱۲ روزه اسرائیل به ایران به ۹۳۵ نفر رسید

تصاویر ماهواره‌ای جدید از تاسیسات هسته‌ای «فردو» نشان‌دهنده تداوم فعالیت‌ها پیرامون دهانه‌های تهویه و سوراخ‌های ایجاد شده در جریان حملات هوایی آمریکا را نشان می‌دهند

مطالب پربازدید

مقاله